همان طور که می دانید در دنیای امروز سرمایه صرفا ماهیتی ارزی نداشته و دارایی هایی چون ایده‌های بکر، خدمات و محصولات نوین و یا کسب‌و‌کارها و متد‌های جدید نیز نوعی سرمایه محسوب می‌شوند. لذا کارآفرینان به لحاظ برخورداری از سرمایه‌هایی از این دست جزء لاینفک اقتصاد جهان امروز به شمار می‌روند. اما این نقش به چه صورت ایفا می‌شود؟ اساسا کارآفرین به فردی گفته می شود که با راه اندازی یک کسب و کار جدید و پر‌ریسک به سوددهی خوبی دست یابد. بنابراین نقش کارآفرینی در اقتصاد هر جامعه بسیار پررنگ و غیر قابل انکار است.

به طور کلی می‌توان ادعا کرد که کارآفرینان از شم پیش‌بینی بسیار قوی و خوبی برخوردار هستند. آنها قادرند با شناسایی نیازهای جامعه به ارائه خدمات و محصولات کاربردی و خلاقانه بپردازند و بدین ترتیب شکاف‌های اقتصادی جامعه را به نحو احسن پر کنند. لازم به ذکر است که کارآفرینی پیش شرط‌های مخصوص به خود را داراست. یکی از این پیش شرط‍ها که کارآفرینان را به موفقیت، شهرت و ثروت چشمگیری می‌رساند قدرت ریسک‌پذیری و آینده‌نگری است. شاید بتوان چنین ادعا کرد که تفاوت عمده میان غول های کارآفرینی و کارآفرینان خرده پا که هیچ نقشی در جابجایی مرزهای اقتصاد جامعه ندارند در میزان ریسک‌پذیری آنهاست.

رابطه کارآفرینی با اقتصاد

به عقیده اقتصاد‌دانان کارآفرینی در کنار عواملی چون منابع طبیعی و نیروی کار و سرمایه یکی از اجزای لاینفک تولیدگری هر جامعه محسوب می‌شود. در واقع هنر کارآفرین در این است که با بهره‌گیری از ترکیب مناسبی از سه مورد فوق بهترین محصول و خدمات را به بازار عرضه نماید. از اصول کاری کارآفرینان این است که با در پیش گرفتن یک برنامه شغلی به جذب نیروی کار، منابع و سرمایه پرداخته و خود به شخصه مدیریت و راهبری پروژه کارآفرینی خویش را عهده دار شوند.

شاید تا کنون متوجه شده باشید که کارآفرینی به هیچ وجه کار ساده‌ای نیست. کارآفرینان در طول مسیر راه اندازی و توسعه کسب و کار خود با چالش‌های متعددی روبرو می شوند. از جمله این چالشها می‎‌توان به سه مورد ذیل اشاره کرد:

  1. مبارزه با کاغذبازی‌ها و بروکراسی
  2. جذب نیروهای مستعد
  3. جذب سرمایه کار

کارآفرینی و امور مالی

رابطه کارآفرینی با اقتصاد

یکی از عمده چالش های پیش روی کارآفرینان بعد مالی فرآیند کارآفرینی است. به عبارتی کارآفرینان برای راه اندازی کسب و کار جدید خود باید از یک منبع مالی مناسب و پایدار برخوردار باشند. اما نظر به ماهیت خطیر امر کارآفرینی، بسیاری از کارآفرینان از حمایت مالی مستقل و قابل اتکایی برخوردار نخواهند بود. لذا در این شرایط به دو راه حل اتکا خواهند کرد:

  1. هزینه شخصی: کارآفرین بدون برخورداری از یک اسپانسر مالی مجبور است از سرمایه شخصی استفاده کرده و کسب و کار خود را راه اندازی و هدایت نماید.
  2. سرمایه شیرین: منظور از سرمایه شیرین (sweet equity) سرمایه های غیر مالی نظیر روحیه همکاری کارآفرین و پرسنل است که شکاف‌های اقتصادی پیش رو را تا حدودی پوشش می‌دهد. کارآفرین با استفاده از سرمایه شیرین قادر خواهد بود تا در هزینه‌هایی مانند هزینه کار، انبارداری و … صرفه جویی نماید.

البته در کنار کارآفرینانی که یکه و تنها و صرفا با تکیه بر خرده سرمایه شخصی کسب و کار خویش را با یک آب باریکه راه اندازی می کنند، کارآفرینان خوش اقبال دیگری نیز وجود دارند که به واسطه شراکت، به سرمایه و منابع مورد نیاز خود دسترسی خواهند یافت. در این مورد کارآفرینان می‌توانند سرمایه خود را از طرق ذیل بدست آورند:

  1. سرمایه خطر‌پذیر: سرمایه‌ای که توسط حامیان مالی در اختیار پایه گزاران کسب و کارهای کارآفرینانه و پرریسک قرار داده می‌شود.
  2. فرشته سرمایه‌گذار: سرمایه‌گذاری که همچون یک فرشته نجات عمل کرده و تمایل دارد مشاغلی چون کارآفرینی و استارت آپ ها را تحت حمایت مالی خود قرار دهد.
  3. پوشش سرمایه: استفاده از سرمایه صندوق‌هایی نظیر صندوق بازنشستگی برای پیشبرد اهداف تجاری مشترک (بین کارآفرین و سرمایه گذار)
  4. جمع سپاری: حمایت جمعی از افراد یا سازمانها از یک ایده، استراتژی، محصول یا خدمات دارای ماهیت کارآفرینی
  5. وام‌های بانکی: سنتی ترین شیوه موجود برای دستیابی به منبع مالی برای آغاز هر کسب و کاری

تاثیر کارآفرینی در اقتصاد

رابطه کارآفرینی با اقتصاد

به لحاظ اقتصادی، در اقتصادهای سرمایه داری کارآفرین نقش یک عامل همکار را ایفا می‌کند. در واقع کارآفرین در این نقش منابع و سرمایه‌ها را دریافت کرده و آنها را به موقعیتهای جدید سودآوری بدل می‌سازد. به عبارتی کارآفرین با هدایت سرمایه‌های مالی و غیر مالی دریافتی به تولید سرمایه جدید پرداخته و اقتصاد جامعه را یک قدم رو به جلو پیش خواهد برد.

برقراری تعادل پیوسته در اقتصاد

بر کسی پوشیده نیست که در جهان امروز با وضعیت اقتصادی بی‌ثباتی روبرو هستیم. در این شرایط نقش کارآفرینان بسیار حائز اهمیت خواهد بود. چرا که تنها کارآفرینان هستند که قادرند با ریسک‌پذیری و خوش‌فکری ای که چاشنی کسب و کار خود نموده اند ثبات را به اقتصاد جامعه باز گردانند. در جوامعی که سرمایه‌داری در آن به صورت یک سیستم سود و زیان عمل می کند کارآفرین همیشه این قدرت را داراست که با پیشبینی نیازهای جامعه راه حل‌های اقتصادی برتری ارائه نماید. به‌علاوه شرکت های بزرگ نیز گاها کارآفرینان را رقبای قدرتمندی می‌دانند و همین امر سبب می‌شود تا آنها نیز برای پشت سر گذاشتن این چالش‌ها به تلاش و تحقیق بیشتری دست بزنند. در نتیجه اگر بخواهیم از زبان اقتصاد صحبت کنیم، می توان ادعا کرد که وظیفه برقراری تعادل پیوسته در اقتصاد جامعه بر عهده کارآفرینان می‌باشد. آیا اکنون به اهمیت این حرفه در مقیاس کلان اجتماعی و اقتصادی ایمان می‌آورید؟

راه اندازی کسب و کار جدید

همانطور که پیشتر اشاره شد کارآفرینی نقش یک عامل کمکی در اقتصاد را برعهده دارد. این تاثیرگذاری مثبت به طرق مختلف صورت می‌پذیرد. به طور مثال در جریان استارت‌آپ ها کارآفرینان به راه اندازی یک کسب و کار جدید مبادرت می‌ورزند. آنها با تولید و فروش خدمات و محصولات جدید فرصتهای شغلی را برای تعداد زیادی از شهروندان فراهم می‌آورند. و در نتیجه با یک اثرگذاری موج گونه توسعه و پیشرفت بیشتری را برای اقتصاد جامعه در بر خواهند داشت. به طور مثال پس از اینکه در دهه ۱۹۹۰ شرکتهای آی‌تی در کشور هند آغاز به کار نمودند، صنایع همکاری چون مراکز مخابراتی و تولیدکنندگان سخت افزار نیز با ارائه خدمات و محصولات حمایتی مسیر توسعه و پیشرفت را در پیش گرفتند. بنابراین می‌توان به وضوح مشاهده کرد که کارآفرینی در هر بطنی از اجتماع که صورت پذیرد قادر است به طور محسوس یا نامحسوس دیگر ابعاد اقتصادی را نیز رشد و پرورش بخشد.

افزایش سود خالص ملی

از دیگر نقش‌های مهم کارآفرینان در اقتصاد جامعه می‌توان به افزایش سود خالص ملی اشاره نمود. کسب‌و‌کارهای پیشبوده همواره به بازار مخصوص به خود محدود بوده و نهایتا از یک سقف مشخص از سوددهی برخوردار می‌باشند. این در حالیست که خدمات و محصولاتی که از دل پروژه‌های کارآفرینی سر بر می آورند نه تنها بازار جدیدی را برای خود خلق می نمایند بلکه سرمایه جدیدی نیز حاصل می‌کنند. همچنین افزایش تعداد نیروهای استخدامی و درآمد بالا منجر به این می‌شود که با افزایش کف مالیاتی ملت، دولت در انجام پروژه‌های عمومی توانمند‌تر گردد.

تغییرات اجماعی

به علاوه تغییرات اجتماعی حاصل از پروژه‌های کارآفرینی را نیز نباید نادیده انگاشت. کارآفرینان با سنت شکنی‌های مخصوص به خود، دست به خلق ایده‎‌ها و ابداعات جدید زده و استقلال خود را از متدها و سیستم های پیشین فریاد می‌زنند. گاها کارآفرینان این متدها و سیستم‌ها را قدیمی و از کار افتاده می خوانند. به عنوان مثال می توان به محصولاتی چون تلفن های همراه هوشمند و اپلیکیشن‌های آنها اشاره کرد که به چه سرعت و شدتی جهان بازی و کار را در سرتاسر دنیا دستخوش تغییری انقلابی نمودند.

سرمایه گذاری در پروژه‌های اجتماعی

مضاف بر موارد فوق کارآفرینان با سرمایه گذاری در پروژه‌های اجتماعی و حمایت از خیریه‌ها و دیگر سازمانهای غیردولتی به پیشبرد اهدافی می‌پردازند که منفعت جمعی را در پی داشته باشد. از جمله کارآفرینان برتری که با سرمایه‌گذاری شخصی به رشد و پیشرفت چشمگیر سازمان های آموزشی و بهداشتی کمک کرد می توان به بیل گیتس مؤسس مایکروسافت اشاره نمود.

به طور کلی همان گونه که از مطالعه این مقاله بر‌می‌آید کارآفرینان نقشی حیاتی در اقتصاد جامعه ایفا می‌کنند. لذا دولت و سازمانهای غیردولتی می‌توانند در همکاری با کارآفرینان شرایط را برای بهبود اقتصادی جامعه و ایجاد یک تعادل مالی پیوسته فراهم آورند.