مک‌ دونالد به عنوان یک برند مشهور در سراسر جهان شناخته می‌شود که موفقیت شغلی قابل توجهی به دست آورده است. اما زمانی که ریچارد و موریس مک‌دونالد با مشارکت ری کراک، شرکت خود را تأسیس می‌کردند، کسی تصور نمی‌کرد که روزی برسد که این شرکت بیش از 35 هزار شعبه در 119 کشور جهان داشته باشد.

در راه موفقیت شغلی این برند معروف، 8 نکته مهم و تأثیرگذار وجود دارند که می‌توانند برای همه کسب ‌وکارها مفید باشند؛ بنابراین اگر می‌خواهید این 8 نکته را از مک‌دونالد یاد بگیرید، خواندن مقاله زیر را از دست ندهید.

مک دونالد

1. حفظ ثبات در مک‌دونالد

مهم نیست که در کجای دنیا باشید، شما به هر شعبه مک‌دونالد در هر جای جهان بروید، با یک منو، بسته‌بندی و طراحی ساختمان یکسان مواجه می‌شوید. مشتری مک‌دونالد، تصویر ثابتی از این برند در ذهن خود دارد و در هر کجای دنیا و در هر خیابانی می‌تواند آن را تشخیص دهد و این یعنی دست یافتن به موفقیت شغلی!

کاری که این شرکت از همان آغاز به آن پایبند بود، ثبات و یکپارچگی بوده است، به طوری که این یکپارچگی را در ظاهر خود نیز نشان می‌دهد. طعم، مزه، رنگ و تنوع محصولات غذایی مک‌دونالد در همه جا یکسان است و حتی ظاهر فروشگاه‌های آن هم به یک شکل و شمایل است. جالب است بدانید ری کراک در سال 1961 دانشگاه همبرگر مک‌دونالد را به عنوان یک کالج آموزشی تأسیس کرد تا عملکرد رستوران، منوی غذایی، نظافت، کیفیت و پاکیزگی مداوم را آموزش دهد.

2. تأثیر برند در موفقیت شغلی

ساختن یک حضور پررنگ می‌تواند به برند شما کمک کند تا به یک خاطره عمومی و مداوم در ذهن مصرف‌کنندگان تبدیل شود. درسی که از مک‌دونالد می‌آموزیم این است که موفق به ساختن یک حضور برجسته از نام تجاری خود شده است. ساختن یک حضور قوی از نام تجاری، نیاز به برقراری یک رابطه مؤثر و عمیق با مخاطبان دارد تا موفقیت آن کسب‌وکار در طول زمان تضمین شود.

مصرف‌کنندگان مک‌دونالد احساسی را با این برند تجربه می‌کنند که یاد و خاطرات کودکی آنها را زنده می‌کند، یعنی زمانی که با والدین خود به فروشگاه مک‌ودنالد می‌رفتند و سیب‌زمینی سرخ‌کرده می‌خوردند. طعم سیب‌زمینی سرخ‌کردن همه جا یکسان است، اما حضور پررنگ و عمیقی که این برند در میان مخاطبان خود ایجاد کرده است، باعث می‌شود که مصرف‌کنندگان مزه سیب‌زمینی‌های مک‌دونالد را بهتر بدانند.

3. مک‌دونالد از ریسک نمی‌ترسد

در کنار حفظ ثبات و حضور قوی برند، ریسک کردن هم به عنوان یکی از نکات مهم در موفقیت این شرکت شناخته می‌شود. ما باید از مک‌دونالد نترسیدن را یاد بگیریم و بدانیم که اگرچه ریسک‌ کردن ممکن است خطراتی داشته باشد و حتی با شکست مواجه شویم؛ اما برای پیشرفت لازم است.

کاری که مک‌دونالد انجام داد این بود که مزه‌ها و طعم‌های جدید را انتخاب کرد و عنوان مک را در اول چیزهای زیادی قرار داد. اگرچه تجربه‌هایی مانند مک‌لابستر و یا مک‌پیتزا چندان موفقیت‌آمیز نبودند، اما زنجیره‌های جدید و موفقی در مواد غذایی این برند به وجود آمدند که باعث رشد موفقیت شغلی آن شدند.

4. موفقیت شغلی با در نظر گرفتن سلیقه مشتری

موفقیت شغلی مک دونالد

شاید بتوان گفت دلیل اصلی مک‌دونالد برای ریسک کردن، این نکته است که سازگار بودن با سلیقه و نیاز مشتریان برای پیشبرد موفقیت یک شرکت بسیار حیاتی است. موفقیت شغلی در گرو در نظر گرفتن سلیقه مشتریان است، زیرا محصولی که ارائه خواهد شد، در نهایت به دست آنها می‌رسد و اگر متناسب با نیازشان نباشد، مصرف‌کننده‌ای نخواهد داشت.

به عنوان مثال، مک‌دونالد با در نظر گرفتن تغییر سلیقه عمومی نسبت به مصرف غذاهای سالم، تولید محصولات سالم‌تر را در دستور کار خود قرار داده است تا بتواند با نیاز مشتریان تطبیق پیدا کند. نمونه بارز چنین تطبیقی را در می‌توان در اقدامی دید که مک‌دونالد، در سال 1975، با در نظر گرفتن شرایط سربازان انجام داد. شعبه‌ای از مک‌دونالد در نزدیک یک پایگاه نظامی در آریزونا، متوجه شد که سربازان اجازه ترک وسایل نقلیه خود را ندارند. راه‌حل مک‌دونالد این بود که یک وسیله نقلیه را برای سرویس دادن به این سربازان در نظر بگیرد تا غذای مورد نیاز آنها را به دست‌شان برساند. چنین اقدامی یک گام مهم در موفقیت شغلی مک دونالد بود.

5. هنر در فروش متقابل

یکی از راهکارهای جالب برند مک‌دونالد در راستای موفقیت شغلی، ارتقاء هنر فروش متقابل است؛ به این معنا که در ازای خریدن یک محصول، مشتری را به گونه‌ای هنرمندانه به محصولات مرتبط هدایت می‌کند.

مک‌دونالد را مشهورترین برند در زمینه هنر فروش متقابل دانسته‌اند. البته استفاده از این شیوه نباید به گونه‌ای باشد که مشتری فکر کند تحت‌الشعاع قرار گرفته است؛ بلکه باید صبر کنید تا مشتری سفارش خود را انجام دهد و سپس، گزینه‌های مرتبط را پیشنهاد دهید.

نمونه دیگر این ویژگی را می‌توان در فرایند خرید آمازون مشاهده کرد که مشتریان را به گزینه‌های دیگری مانند کتاب، پیراهن، کفش و … سوق می‌دهد.

6. مک‌دونالد می‌داند چگونه با مردم کار کند

رونالد مک دونالد

مخاطبان این شرکت، گروه گسترده‌ای از مردم جهان هستند، اما برای برند مک‌دونالد، برقراری ارتباط فقط محدود به مردم نیست؛ بلکه کار کردن با همکاران نیز برای آنها بسیار مهم است. موفقیت شغلی نه تنها در برقراری ارتباط درست با مخاطبان، بلکه در ارتباط با همکاران و کارمندان یک شرکت نیز خود را نشان می‌دهد. بر همین اساس، مک‌دونالد به کارمندان خود می‌آموزد که یک ارتباط درست را با یکدیگر داشته باشند.

کارمندان باید بتوانند با مردم درست رفتار کنند، این برند به کارکنان خود آموزش می‌دهد که چگونه با مردم کار کنند، اگر اشتباهی کردند، معذرت‌خواهی کرده و مخاطبان را با صبر و حوصله راهنمایی کنند.

7. تأثیر پرورش استعدادها در موفقیت شغلی

جالب است بدانید 40 درصد از کارمندان مک‌دونالد به صورت ساعتی کار می‌کنند! چراکه این شرکت به دنبال کشف استعدادها و پرورش استعدادهای نهفته است.

بنابراین به کارمندان خود اجازه می‌دهد به صورت پاره‌وقت کار کنند که این شیوه نه تنها گردش مالی شرکت را پایین نمی‌آورد، بلکه باعث رشد کارمندان و وفاداری بیشتر آنها با برند مک‌دونالد می‌شود.

8. رویکرد انسان‌دوستانه مک‌دونالد

اهمیت دادن به اهداف بشردوستانه و انجام کارهای خیرخواهانه اجتماعی می‌تواند در موفقیت برندها بسیار تأثیرگذار باشد. این کار به تنهایی یک رویکرد ارزشمند و انسان‌دوستانه است که باعث محبوبیت یک کسب‌وکار در بین مردم می‌شود. کمک به مؤسسات خیریه، ارائه کمک‌هزینه‌های تحصیلی به کالج‌ها، جمع‌آوری کمک‌های مالی، ترتیب دادن برنامه آموزشی و … از جمله رویکردهای انسان‌دوستانه‌ای است که باعث شهرت و محبوبیت بیشتر این برند شده است.

ارائه یک چهره انسان‌دوستانه از یک نام تجاری، طرفداران زیادی را برای آن ایجاد کرده و در نهایت موفقیت برند مذکور را ارتقاء خواهد بخشید.

رمز موفقیت مک دونالد چیست؟

انقلاب خوراکی مک دونالد

حجم صنعت فست فود ایالات متحده امریکا از رقمی بالغ بر 6 میلیارد دلار در سال 1970 به مبلغ فعلی بالغ بر 100 میلیارد دلار افزایش یافته است. این صنعت با بیش از 4 میلیون کارگر با شتاب روزافزون به فعالیت خود ادامه می دهد. ۲۵درصد مردم این کشور به طور روزانه از فست فود در وعده های غذایی خود استفاده می کنند.

هرچند برند برگر کینگ ادعای پادشاهی صنعت فست فود را دارد، بر کسی پوشیده نیست که وقتی پای فست فود به میان می آید این رونالد مک دونالد است که استحقاق لقب سلطان فست فود را دارد. تصور کنید همین حالا که در حال خواندن این متن هستید، یعنی هر لحظه ای که می گذرد، مک دونالد 17 بیگ مک و 7 هپی میلز به فروش می رساند. تعداد سیب زمینی های سرخ شده آن که دیگر از حوصله شمارش خارج است.

شاید خالی از لطف نباشد بدانید مک دونالد در 126 کشور جهان دارای 34000 شعبه می باشد. فقط یک لحظه این تعداد را تصور کنید تا به شهرت و موفقیت این برند پی ببرید.

مک دونالد علاوه بر تاثیر بسزایی که در سبک تغذیه مردم امریکا داشته، در سطح جهانی نیز اثرات شگرفی بر جای نهاده است. جالب است بدانید که در روزنامه ی اکونومیست یک ستون تحت عنوان “شاخص بیگ مک” چاپ شده است. این ستون خبری به مقایسه ی قیمت بیگ مک بر اساس ارزهای رایج کشورهای مختلف پرداخته تا آماری غیررسمی از میزان قدرت خرید ارزهای مختلف جهان ارائه دهد. این یعنی می توان با یک حساب سرانگشتی قدرت خرید اقشار مختلف جامعه را بر اساس تعداد مک دونالدی که می توانند بخرند تخمین زد. به طور قطع هم اکنون در حال حساب کردن محتویات منوی مک دونالد به ریال خودمان هستید. فرض کنید یک شعبه از مک دونالد درنزدیکی منزل شما قرار دارد. شما توانایی خرید چند مک دونالد را دارید؟

در کتاب ملت فست فودی اریک شلوسر اشاره شده که تقریبا” از هر 8 کارگر امریکایی، دست کم یک نفر دوره ای را در یکی از شعبات مک دونالد مشغول به کار بوده است.

اما با همه این اوصاف، رمز موفقیت مک دونالد چه می تواند باشد؟ آیا واقعا همبرگرهایش بهتر از همبرگرهای دیگر برندهاست؟

پاسخ این سوال منفی است. در حقیقت آنچه مک دونالد را به عنوان یک نوآور از سایر همتایانش در عرصه فست فود متمایز می سازد بهره گیری از یک سیستم کاری برتر است. مک دونالد موفق شده است که به واسطه متدها، سیستم ها و کنترلهای برتر خود و نیز از طریق اصل قیمت کم تر و فروش بیشتر، به رشد و سوددهی بالاتری دست یابد.

انقلاب فست فودی مک دونالد

در خلال سالهای 1953 و 1962 مک دونالد “سیستم” خود را با لوگوی مردی به نام “اسپیدی” (تیزپا) که همبرگری در دست داشت برای تبلیغات آماده نمود. این لوگو اسم مک دونالد را در کنار تصویر مرد بامزه ای نشان می داد که تابلویی با این نوشته در دست داشت:”من اسپیدی (تیزپا) هستم.”

معادل مفهومی که امروزه به آن فست فود می گوییم در واقع ریشه در سیستم “اسپیدی” (تیزپا) مک دونالد دارد. لوگوی “اسپیدی” مک دونالد درست روی سایبان اصلی آن که در بیرون ساختمان قرار داشت با عبارت “سیستم خدمات اسپیدی”، سیستم جدید این برند را تبلیغ می کرد. این عبارت حتی پس از شهرت مک دونالد و دست یابی به فروشی بیش از 100 میلیون همبرگر نیز به چشم می خورد و همچنان روی اسم اصلی این برند با آن قوس های طلایی جذاب جا خوش کرده است.

بنابراین همانطور که تا کنون متوجه شده اید جرقه ی صنعت فست فود در این تاریخ زده شد. ریچارد و جیمز مک دونالد دو برادر کارآفرین و خوش فکری بودند که در سال 1940، اولین شعبه مک دونالد را در کالیفرنیا افتتاح نمودند. اما این فروشنده دستگاههای شیک ساز یعنی رِی کروک بود که با خرید امتیاز “سیستم” مک دونالد، شرکت مک دونالد کنونی را پایه گذاری کرد. هرچند در اصل، مک دونالد از دل یک کسب و کار خانوادگی و در اثر همکاری دو برادر سر بر آورد.

رمز موفقیت مک دونالد در آن مفهومی است که ما به اسم “کار ایجاد کسب و کار” می شناسیم. در اصل، پایه و اساس هر نوع تجارتی را “سیستم” آن تشکیل می دهد. زمانی که شما در تجارتی سرمایه گذاری می کنید در واقع روی سیستم  کسب و کار آن سرمایه گذاری کرده اید.

همه ما به نوعی با برند مک دونالد ارتباط برقرار می کنیم، اما نکته مهمی که اکثر ما از آن غافل هستیم این است که رمز موفقیت این برند “سیستم ” کاری آن بوده که این امکان را فراهم ساخته تا بهینه تر، مولد تر و سودآور تر عمل کند. به واسطه همه این امکانات، مک دونالد با این امکان روبرو بوده تا با کاهش قیمت به رقیبی سرسخت در بازار بدل شده و در نتیجه موفق تر عمل نماید.

سیستم کاری حرفه ای مک دونالد

شاید به عنوان یک مشتری عادی فقط به برند مک دونالد توجه نمایید. اما آنچه تاجرین یا صاحبین مشاغل بدان توجه می کنند سیستم کاری این برند می باشد. بسیاری از صاحبین مشاغل نیز همچون اکثر مخاطبین عام، به غلط رمز موفقیت مک دونالد را صرفا” محدود به تصویر “برند” آن می دانند. ولی آنچه مسلم است این است که  پایه و اساس موفقیت مک دونالد سیستم آن بوده است. سیستمی که امروزه امکان رشد و پیشرفت مک دونالد را به قدری فراهم کرده تا بتواند منوی متفاوتی از سالادهای پرمیوم و پارفه های ماستی را برای مشتریان سالم خوار خود ارائه دهد.

مک دونالد علاوه بر فست فود در عرصه ی قهوه فروشی نیز خوش درخشیده است. این برند با فروش قهوه های پرمیوم خود موفق شده به خوبی با غول های صنعت قهوه همچون استارباکس رقابت نماید. اگر همه ی این موفقیتها در گرو برخورداری از یک سیستم کاری خوب نیست پس چه چیزی باعث می شود مک دونالد سلطان فست فود شود؟

به طور کلی، در خصوص شناسایی رموز و دلایل مختلف موفقیت برندها، این نکته مهم اغلب از چشم صاحبین مشاغل دور می ماند. توصیه ما این است که اگر شما نیز صاحب یک کسب و کار هستید با یک تجزیه و تحلیل حرفه ای در عرصه کسب و کار اطلاعات لازم را در زمینه های ذیل کسب نمایید:

  1. نقص ها و کمبودهای مربوط به مدیریت نقدینگی
  2. کنترل هزینه ها
  3. برخورداری از مخزنی از اطلاعات لازم جهت مدیریت کسب و کار
  4. استفاده از ترفند تشویقی و اضافه حقوق به کارگران به شیوه ای تولیدگرانه

اگر شما صاحب برندی هستید می توانید پس از شناسایی نواقص و شکافهای فوق، از کارشناسان و مشاورین خبره و تعلیم دیده برای بازسازی پی ساختمان کسب و کار استفاده نمایید. بدین ترتیب که پایه های کسب و کار آنها مجددا” با متدها، سیستم ها و کنترل ها و انگیزه های بهتر و بیشتر بازسازی شود تا شرکت شما مولد تر، بهینه تر و سود ده تر عمل کرده و به اهداف تجاری – و در شرایط راه اندازی کسب و کار خانوادگی-  به اهداف خانوادگی خود دست یابید.

روی هم رفته، آنچه مسلم است این است که مک دونالد بیش از هر برند فست فود دیگری موفق شده عادات و هزینه های غذایی مردم جهان را دستخوش تغییر سازد و انقلابی در کسب و کار رستوران داری به پا کند. اما رمز موفقیت مک دونالد به هیچ عنوان ارتباطی به دستور پخت همبرگرهای لذیذتر و بهتر آن ندارد، بلکه می توان گفت تمامی این دستاوردها در گرو برخورداری از یک سیستم کاری بهتر بوده است و بس.

شما هم اگر به دنبال راه اندازی کسب و کاری حرفه ای و موفق هستید، بهتر است مک دونالد را سرلوحه کار قرار داده و شالوده کسب و کار خود را بر اساس سیستمی دقیق، تخصصی و کارآمد بنا نهید.