11 ویژگی قدرتمند رهبران موفق
رهبران موفق مظهر قدرت و عقل و هوش سازمان هایشان هستند. آنها دیده بان هایی هستند که مسئول هدایت کسب و کار خود در مواجهه با مشکلاتند. باید بدانند که چه زمانی فرصت ها را به دست آورند و چگونه کسانی را دور هم جمع کنند تا به بهترین نحو در جهت اهداف شرکت خود تلاش کنند.
رهبران مؤثر از عنوان “مدیر” یا “رئیس” فراتر می روند. آنها راهی برای دستیابی به ترکیب مناسب جذبه، شوق و اعتماد به نفس و نیز احتمالاً شانس و قرار گیری در زمان و مکان مناسب پیدا کرده اند.
به نظر می رسد برخی از افراد با این مهارت ها متولد شده اند اما حقیقت این است که بیشتر صفات رهبری را می توان با گذشت زمان و تمرین یاد گرفت و توسعه داد. می توانید با توسعه این 11 صفت یک رهبر قدرتمند و موفق شوید و آینده خود را بسازید.
-
مدیریت خود
اگر نتوانید خودتان را مدیریت کنید، مدیریت دیگران به سختی برایتان ممکن خواهد بود. خود مدیریتی یعنی اینکه بتوانید اهداف خود را در اولویت قرار دهید و مسئول انجام آن اهداف باشید. به عنوان یک رهبر مؤثر با آگاهی از نقاط قوت، ضعف و منابع بالقوه خود باید بتوانید زمان، توجه و احساسات خود را مدیریت کنید.
رهبران استثنایی در کنار آمدن با استرس و متعادل کردن زندگی شخصی و حرفه ای خود مهارت زیادی دارند. به یاد داشته باشید که خود را کنترل کرده و نظم و انضباط را در انجام امور خود حفظ کنید، اگرچه باید از انعطاف ناپذیری و خشکی قوانینتان خودداری نمایید.
-
راهبردی عمل کنید
این رویکرد متفکرانه و روشنگرانه برای رهبران امروزی ضروری است. مطابق گزارشی در Harvard Business Review رهبران امروز باید توانایی های زیادی برای مواجهه با دنیای پیچیده داشته باشند “رهبران همیشه باید برای تنظیم و مدیریت راهبردهای خود برای بهره مند شدن از فرصت های نوظهور یا مقابله با چالش های غیر منتظره آماده باشند.”
تفکر راهبردی یک فرآیند مداوم است که شامل ارزیابی محیط کسب و کار شما است. می توانید تفکر استراتژیک را با این راهکارها تقویت کنید:
- کنجکاوی و علاقه واقعی به شرکت و محیط تجاری گسترده تان
- انعطاف پذیر بودن و امتحان کردن رویکردها و ایده های جدید
- تمرکز بر آینده و وضعیت عملکرد آینده کسب و کار
- حفظ نگاه مثبت به آینده
-
به صورت موثر مذاکره کنید
رهبران قدرتمند می دانند چه موقع صحبت کنند و چه موقع گوش دهند. آنها ارتباطات موثری دارند و قادرند همه چیز را از اهداف سازمانی گرفته تا کارهای خاص به طور واضح و روشن به کارمندان خود توضیح دهند. اگر آنان از انتظارات شما آگاهی لازم نداشته یا متوجه نشوند، در انجام وظایفشان کم کاری و یا اشتباه می کنند، بنابراین هرچه منظورتان را واضح تر بیان کنید بهتر است.
باید بتوانید در همه سطوح مذاکره کنید و ارتباط برقرار کنید: نفر به نفر، با یک بخش و کل کارمندان و همچنین از طریق تلفن، ایمیل و رسانه های اجتماعی. ارتباطات با جریان مداوم مبادلات کلامی و غیر کلامی عقاید و اطلاعات ساخته می شوند بنابراین بر روی مشارکت دادن و درگیر کردن افراد از سطوح مختلف در پروژه ها کار کنید.
-
پاسخگو بودن و مسئول بودن
مدیران موفق می دانند که چطور می توانند از قدرت و اقتدار مناسب استفاده کنند بدون اینکه بیش از حد کارکنان را تحت فشار قرار دهند. رهبران مؤثر خود را پاسخگو می دانند و مسئولیت اشتباهات خود را بر عهده می گیرند و انتظار دارند که دیگران نیز همین کار را انجام دهند. آنها می توانند بر طبق مراحل تعیین شده کار کنند و در تصمیم گیری های خود مولد و کارآمد باشند.
آنها در عین درک ساختارهای سازمانی و لزوم پیروی از قوانین و سیاستها، از اهمیت حمایت و تشویق فردی نیز باخبرند. آنها قادرند ضمن انجام اقدامات مناسب دیدگاههای مختلف را درنظر گرفته و آنها را متعادل کنند.
-
تعیین اهداف روشن و پایداری در دستیابی به آنها
در اینجا یک نسخه خلاصه برای به دست آوردن کاریزما وجود دارد: اهداف روشن و مشخص تعیین کنید و در رسیدن به آنها مصمم و هدفمند باشید. همه این موارد را با اعتماد به نفس بسیار بالا طی کنید. اگر اشتیاق خود را نشان دهید و از آنچه انجام می دهید واقعاً هیجان زده و خوشحال باشید مردم به طور طبیعی به سمت شما جذب می شوند.
به یاد داشته باشید که نوشتن اهداف برای موفقیت شما و شرکت شما مهم است اما تحقق این اهداف زمان می برد. اگر تسلیم شوید همه اطرافیان نیز همینطور رفتار خواهند کرد. برای اینکه یک رهبر موفق باشید باید به تلاش ادامه دهید زمانی که دیگران دست از تلاش کردن برداشته اند.
-
داشتن چشم انداز برای آینده
رهبران استثنایی این توانایی را دارند که به ترسیم آینده شرکت خود بپردازند و اهداف مشخص و واضحی را بیان کنند که به نفع کل سازمان خواهد بود. آنها خوش بین و با اعتماد به نفس هستند و باعث ایجاد اشتیاق در اطرافیان می شوند.
آگاه بودن از چشم انداز شرکت به معنی مدیریت تغییرات و تحولات در عین ایجاد تعادل بین ثبات داشتن و رشد است. شما باید رویکردهای جدیدی بدون اینکه از اهداف اصلی منحرف شوید را در برنامه کاری شرکت بگنجانید.
آگاه بودن از چشم انداز به معنای درک این موضوع است که تغییر به صورت مداوم در اطراف شما اتفاق می افتد، بنابراین آنچه در گذشته اثرگذار بوده ممکن است همیشه به همین شکل موثر نباشد. با اجرای راهبردهای جدید، انعطاف پذیری و چابک بودن را تمرین کنید و به مرور مدل تجاری خود را بر اساس مقتضیات روز تغییر دهید.
-
مدیریت پیچیدگی ها و مسایل بغرنج
رهبران باید حلال مشکلات باشند. کسانی که می توانند در شرایط تغییر به سرعت تصمیم گیری کنند. یادگیری رهبری در یک محیط پیچیده یک مهارت حیاتی برای هر رهبر است. حتی قبل از دستیابی به اطلاعات قطعی، رهبران مؤثر باید پیچیدگی وضعیت را ارزیابی کنند و راهکارهای عملی مناسب را انتخاب کنند. مطابق گزارش Harvard Business Review، این بدان معنی است که می توانید محیط را در جستجوی روند تغییرات آهسته یا شاخصهای تغییرات مخرب ارزیابی کرده و از روش هایی استفاده کنید که به سازمان شما امکان پاسخ سریع به چالش ها را بدهد.
-
پرورش خلاقیت و نوآوری
رهبران باید این شهامت را داشته باشند که خطرپذیر باشند، مسایل جدید را آزمایش کنند و روحیه خلاقانه را گسترش دهند. انجام این کار باعث نوآوری خواهد شد و سازمان به سمت اهدافی جدید در دنیای تجارت سوق می دهد.
نکته اصلی این است که همیشه در پیگیری اهداف خود پایدار باشید و در نحوه رسیدن به این اهداف انعطاف پذیر، کارکنان خود را تشویق کنید که حداقل 15 درصد از وقت خود را صرف تحقیق در مورد ایده های جدید از طریق طوفان فکری Brain Storming و نمونه سازی اولیه کنند.
-
تیم سازی و ارتقاء کار گروهی
رهبری موفقیت آمیز بر اساس تعامل با اطرافیان تعریف می شود. دانش تیم سازی برای هدایت گروهی متنوع و منحصر به فرد از افراد با شخصیت ها، انگیزه ها و مهارت های مشخص ضروری است. کار تیمی قوی برای دستیابی به بسیاری از موارد موجود در این لیست، از جمله تقویت نوآوری، برقراری ارتباط موثر و دستیابی به اهداف سازمان مهم هستند. اگر تیم مناسبی را استخدام کرده و توسعه دهید، نیرویی غیرقابل توقف ایجاد می کنید که موفقیت سازمان شما را تضمین خواهد کرد.
-
ایجاد روابط پایدار
رهبران انگیزه بخش بیش از اینکه کارکنان را ترغیب کنند که از آنها پیروی کنند، به آنان انگیزه می دهند تا از صمیم قلب برای اهداف شرکت تلاش کنند. کارمندانی که احساس ارزشمند بودن می کنند و احساس می کنند با کاری که انجام می دهند تغییری ایجاد می کنند مسلما توان بیشتری برای به موفقیت رسیدن شرکت به کار می گیرند.
رهبران برجسته همچنین می دانند که آنها نه تنها برای پیشبرد اهداف خود بلکه در جهت منافع سازمانشان باید در شبکه سازی مؤثر باشند. رهبران با ایجاد یک شبکه گسترده و متنوع از افراد حرفه ای، روابط تأثیرگذاری با مشتریان، شرکا و حتی رقبا برقرار می کنند.
-
چابکی در یادگیری
رهبران بزرگ به خوبی می دانند قدرت رهبری آنها نشات گرفته از تواناییشان در دانستن و تشخیص راه هایی است که چگونه و چه موقع از فرصت ها برای سازگاری با شرایط غیر قابل پیش بینی و در حال تغییر استفاده کنند.
داشتن کنجکاوی سیری ناپذیر میل شما را به یادگیری و رشد مداوم سوق می دهد. یادگیری به پیشرفت مهارت هایی مانند تفکر انتقادی، پذیرش عدم اطمینان، داشتن هوش اجتماعی و هیجانی و داشتن آرزو و اراده برای پیشرفت وابسته است.
به نظرم جدای از این مباحث کاریزما یک رهبر حرف اول رو در نفوذ رهبری اون شخص داره