انگیزه یکی از مهم ترین ارکان روابط انسانی است. با توجه به این اصل، موفق شو در این مقاله مزیت‌های اعمال قانون طلایی در رابطه با انگیزه روابط را بررسی خواهد کرد. در این مقاله، چند انگیزه اساسی در روابط را بررسی می و تلاش می کنیم نقش هر یک از آن ها را در قانون طلایی مشخص کنیم.

 انگیزه عشق

عشق یکی از برترین احساسات در بشر و روح قانون طلایی است. این احساس ما را تشویق می کند تا خودخواهی، حسادت و حرص را کنار بگذاریم. از طریق آن با همزاد پنداری با سایر افرادی که در زندگیمان هستند، درک بهتری از شرایط آن ها داشته باشیم. قانون طلایی معتقد است که انگیزه عشق می تواند به ما کمک تا آزادانه از این نصیحت قدیمی پیروی کنیم.

“همسایه ات را مانند خودت دوست داشته باش”.

انگیزه عشق می تواند به ما در شناخت کامل یگانگی نوع بشر کمک کند. در نتیجه این امر، متوجه خواهیم شد هر آنچه که به همسایه ما آسیب برساند، در واقع به ما آسیب زده است. بنابراین، اجرای قانون طلایی در تمامی روابطی که در آن ها سهمی داریم، وسیله ای است که به کمک آن می توانیم روح انسانی را به تصویر بکشیم. انگیزه عشق، بهترین دلیل برای اجرای این قانون بنیادی است.

 انگیزه سود

سود یک پارامتر مهم و انگیزه ای جهانی است. اما معمولا به شکل خودخواهانه ای تعریف می شود. سودهای مالی که در نتیجه اجرای قانون طلایی کسب می شوند، ماندگارتر هستند. این سودها، آرزوهای خوب دیگران را با خود حمل می کنند. در پشت این دستاورد، هیچ سو نیتی، مخالفت سازمان و یا خصومت و حسادت دیگران نسبت به فرد وجود ندارد. در واقع، این سود مالی، همکاری های داوطلبانه بیشتری را با خود به همراه می آورد که شاید از طرق دیگر قابل دسترسی نبوده اند. این سود به معنای واقعی کلمه، مبارک است.

انگیزه روابط: انگیزه بقا

همه ما انسان ها با میل به بقا متولد می شویم. با این حال بهترین راه دستیابی به بقا، کمک کردن به سایر افراد در مسیر دستیابی به آن است. اگر شما در زندگی خود، قانون “زندگی کن و بگذار زندگی کنند” را اجرا کنید، پاسخ های غیر عادی و شگفت انگیزی را از دیگران دریافت خواهید کرد. بنابراین، اجرای قانون طلایی مطمئن ترین روش برای دست یابی به بقا از طریق همکاری های دوستانه با دیگران است.

 انگیزه میل به آزادی جسم و ذهن

میل به آزادی مانند یک پیوند کلی است که همه افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. این میل در مقیاس جهانی وجود دارد. این میل می تواند بر روی انگیزه روابط، خوبی ها و بدی های زندگی و دستاورد‌ها و شکست های تک تک انسان ها در یک سطح اثر بگذارد. در این میان، افرادی که به دنبال کسب سهم بیشتر باشند و یا از قبول شکست های خود طفره بروند، ضرر خواهند کرد. افرادی که به دیگران در راه رسیدن به آزادی کمک کنند، خود نیز سریعتر به آزادی جسمی و ذهنی می رسند.

این اصل در تمام روابط انسانی صادق است. چه آنهایی که با سود همراه هستند و چه آنهایی که ضررهایی را متوجه زندگی ما می کنند. اگر فردی بخواهد از آزادی جسمی و ذهنی خود لذت ببرد، باید تلاش کند تا این حس را به یک دارایی مشترک در میان همسایگان و افراد وابسته خود نیز تبدیل کند. این طرز فکر در این گفته به جا مانده از امرسون مشهود است:

“طبیعت از انحصارطلبی و موارد استثنایی متنفر است. درست با همان سرعتی که موج های دریا، از بالاترین سطح پرتگاه به سمت پایین سقوط می کنند و با خود گل و لای را به پایین می کشند، شرایط و جنبه های مختلف زندگی نیز با هدف به اعتدال رساندن همه چیز، تغییر می کنند. همیشه شرایطی وجود دارد که افراد قدرتمند، قوی، ثروتمند و خوش شانس را به پایین بکشد و آن ها را در سطح کاملا یکسانی با سایر افراد قرار دهد”.

آخرین انگیزه روابط: انگیزه شهرت و قدرت

شهرت و قدرت از جمله تمایلات درونی و انگیزه های ابتدایی هر انسانی هستند. این تمایلات تنها از طریق همکاری های دوستانه با دیگران، و در نتیجه اجرای قانون طلایی در انگیزه روابط، به دست می آیند. هیچ راه میانبری برای این اصل وجود ندارد. شما می توانید صحت آن را به راحتی در زندگی خود امتحان کنید. روتاری کلاب در این زمینه می گوید:

“کسی که بیشترین خدمت را می کند، بیشترین سود را می برد”.

ما بدون همزاد پنداری با افرادی که به آن ها در قالب یک رابطه خدمت می کنیم، نمی‌توانیم بهترین خدمت را ارائه کنیم. ما بدون دخیل کردن دیگران در مزایایی که خود از آنها بهره‌مند هستیم، نمی توانیم قدرت و شهرتی را کسب کرده و یا نگه داریم. با توجه به نمونه های انگیزه روابط معرفی شده در بالا، حال لزوم تمرین و اجرای صادقانه قانون طلایی را بهتر درک می کنیم. برای بهره مند شدن از مزایای این قانون، صرف داشتن ایمان به آن کافی نیست. شما باید این قانون را تمرین کنید.

اجرای قانون طلایی انگیزه در روابط:

آن دسته از افرادی که با استفاده از قانون طلایی در تمام اعمال و رفتارشان، خود را به دیگران نزدیک کرده اند، همکاری بیشتری را از طریق پنج انگیزه روابط دریافت کرده اند. بدین طریق، این افراد همچنین خود را در برابر خطرات دو انگیزه بسیار خطرناک – ترس و انتقام- ایمن کرده اند. می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که افرادی که از قانون طلایی در زندگی خود بهره می گیرند، می توانند خود را از دو انگیزه منفی مصون نگه دارند.

این راه واقعی برای رسیدن به قدرت شخصی است. این شکل از قدرت با رضایت و هماهنگی کامل با محیط اطراف و کسانی که به ما در راه رسیدن به قدرت کمک کرده اند، بدست می آید. بنابراین، این قدرت، دائمی است. این همان قدرتی است که در شخصیت شما منعکس می شود. این قدرت هیچ گاه در مسیر آسیب رساندن به دیگران، استفاده نمی شود.

عمل، نه صرفا بازی با کلمات!

انجام تعهدات

حال اجازه دهید بر روی یکی از ویژگی های قانون طلایی که غالبا نادیده گرفته می شود، تاکید کنیم. شما تنها از طریق استفاده از قانون طلایی در زندگی خود می توانید به موفقیت و قدرت دست پیدا کنید. این بدان معناست که صرف داشتن باور داشتن به این قانون یا صحبت در مورد آن با دیگران، سودی برای شما نخواهد داشت. یک رفتار منفعلانه نسبت به این قاعده بزرگ رفتار انسانی، هیچ دستاوردی را برای شما به همراه نخواهد داشت. درست مانند ایمان به خدا، یک رفتار منفعلانه در این زمینه نیز ارزشی ندارد. برای دستیابی به سود و قدرت، شما باید این عبارت را شعار خود قرار دهید:” عمل، نه صرفا بازی با کلمات!”.

بیش از دو هزار سال است که قانون طلایی با شکل ها و فرم های مختلف، تبلیغ می شود. با این حال، تا به امروز، جهانیان آن را تنها به شکل یک موعظه پذیرفته اند. در هر نسل، تنها افراد انگشت شماری هستند که پتانسیل قوی موجود در به کار بردن این قانون در زندگی را کشف کرده اند و از مزایای استفاده از آن بهره مند شده اند. با توجه داشتن جهانیان به این قانون،  امروز تا این حد درگیر نابود کردن آثار تمدن نسل های قبل نبودند.

این فلسفه مزایای بسیار زیاد و متنوعی دارد. به همین دلیل نام بردن از تک تک آن ها امکان پذیر نیست. با این حال موفق شو مایل است بر روی یکی از این مزایا تاکید کند: تنها افرادی که فلسفه قانون طلایی را به یک عادت در خود تبدیل می کنند و سپس آن را در تمام روابطشان با دیگران به کار می برند، موفق خواهند شد. در بستر اجرای قانون طلایی در زندگی خود، هیچ گاه انتظار دریافت مستقیم مزایا از افراد را نداشته باشید. زیرا ناامید می شوید. برخی از افراد بازخورد مد نظر شما را ارائه نمی دهند، اما شکست آن ها ضرری برای خودشان است نه شما.