چطور یک کارآفرین و همسر موفق باشیم؟
شاید به دفعات تصمیم گرفتهاید کسب و کاری برای خود راهاندازی کنید و وارد عرصه کارآفرینی شوید اما از فکر اینکه با همسر و فرزندان خود چه کنید از این تصمیم منصرف شدهاید. یا شاید این قدرت را در خود ندیدهاید که بتوانید به خوبی مابین آرمانهای حرفهای و خانواده خود یک نوع تعادل برقرار ساخته و با رویکردی برد-برد یک زندگی خانوادگی عالی همراه موفقیت شغلی از آن خود سازید. در این رابطه باید گفت که این شخص شما هستید که میتوانید با کسب مهارتهای لازم این هدف را محقق سازید. در واقع اگرچه کارآفرینی به خودی خود فرایندی زمانبر و مستلزم توجه و تمرکز کامل کارآفرین است اما بسیاری از افراد ضمن موفقیت در عرصه کارآفرینی، همسران موفقی نیز هستند.
شاید لازم است که دیدگاه منفی خود را که ناشی از باورهای غلط رایج در جامعه است تغییر دهید. جالب است بدانید که بر خلاف تصور بسیاری از مردم، روابط خانوادگی اکثرا به جای اینکه جنبه حرفهای زندگی شما را فلج کند، میتواند به عنوان یک عامل پیشران کمک زیادی به توسعه و پیشرفت کسب و کار شما کمک کند. برخورداری از کمک و پشتیبانی خانواده در مسیر کارآفرینی، شادی و مسرت موفقیت شما را دو چندان خواهد نمود. همین لحظه خود را روی استیج تصور کنید که در روز دریافت جایزه به خاطر موفقیت حرفهایتان در حال سخنرانی و قدردانی از خانوادهای هستید که در تمام مراحل کارآفرینی از شما حمایت کردند. آیا در این لحظه پاداشی بهتر از اشک شوق همسر و فرزندانتان که در میان حضار با تمام وجود برایتان دست میزنند سراغ دارید؟
همانطور که اشاره شد اکثر مواقع این دیدگاههای منفی در مورد نقش فلج کننده خانواده ریشه در باورهای غلط رایج در اجتماع دارد. اما یک کارآفرین هوشمند کسی است که در وهله اول به راستی آزمایی ادعاهای موجود دست زده و نهایتا گزینهای را انتخاب کند که در عمل از صحت بیشتری برخوردار باشد. به طور مثال حتما دفعات این جمله را شنیدهاید:”تا مجردی از فرصت هایت استفاده کن.” یا اگر خانم هستید به شما میگویند”ازدواج که کردی دیگر کار تعطیل است.” این جمله و جملاتی از این دست خود به خود به شما القا میکنند که پس از ازدواج و تشکیل خانواده و یا پس از گذر از سنین جوانی دیگر فرصت شغلی و حرفهای در انتظارتان نخواهد بود. آمارها خلاف این ادعا را ثابت کردهاند چرا که بسیاری از کارآفرینان متاهل، به موفقیتهای چشمگیری در حوزه فعالیت خود دست یافتهاند که همتایان مجرد آنها حتی خوابش را هم نمیدیدند.
بیایید یک کارآفرین مجرد را با یک کارآفرین متاهل مقایسه کنید. شما به عنوان یک کارآفرین مجرد مجبور هستید که به تنهایی-بدون حمایت عاطفی خانواده- کار کنید، به تنهایی تصمیم گیری نمایید، به تنهایی با مشکلات و موانع دست و پنجه نرم کنید و حتی موفقیتهایتان را نیز در خلوت جشن بگیرید. حال همه این موقعیتها و اقدامات را در نظر بگیرید که با حضور خانواده عزیزتان صورت بگیرد. دست کم اگر نتوانید بار مشکلاتی که در مسیر شغلی با آن روبرو میشوید را بر دوش آنها بگذارید، میتوانید هنگام جشن از تشویق و لبخند تحسین عزیزان خود برخوردار شوید. در ادامه شما را با چند باور اشتباه در خصوص کارآفرینی و ارتباط آن با خانواده آشنا خواهیم نمود:
کارآفرینان علاقهای ندارند دست یاری به سوی کسی دراز کنند
مسلم است که کارآفرینان عمدتا مایلند در فرایند شغلی خود همه کاره باشند. متاسفانه این عادت صحیحی نیست؛ چرا که دود عواقب ناشی از آن به تدریج به چشم خود آنها میرود. بنابراین توصیه میشود حتی در صورتیکه واقعا توانایی رسیدگی همه جانبه به کسب و کار خود را دارید از دیگران نیز کمک بگیرید. این دیگران، میتوانند خانواده شما و یا دیگر افراد قابل اعتمادی باشند که میشناسید. زمانی که شما با اعتماد به خانواده، بخشی از مسئولیتها را بدانها میسپارید نه تنها از حمایت آنها برخوردار شدهاید بلکه این امکان را به آنها میدهید تا شما را نیز در کارهای خود دخیل و شریک سازند. اصلا مگر مفهوم خانواده چیزی غیر از مشارکت و حمایت است؟ پس چرا وجه مشترکی به این مهمی مابین کار و خانواده را نادیده بگیرید و از آن در جهت موفقیت حرفهای و بهبود روابط خانوادگی خود بهره نبرید؟
وقتی متاهل میشوید باید از کار خود بزنید
لازم به ذکر نیست که وقتی متاهل میشوید دیگر تماما متعلق به خود نیستید. یعنی باید زمان خود را به گونهای مدیریت کنید که ضمن رسیدگی به خانواده سایر ابعاد زندگی خود، من جمله کسب و کارتان را مدیریت نمایید. قاعدتا تغییر نقش از یک شخص مجرد به یک همسر و پس از مدتی به یک پدر یا مادر باعث میشود مسئولیتهای زیادی به سراغ شما بیایند. اما این اصلا خبر بدی نیست؛ چرا که شما در نقشهای جدید خود این توانایی را کسب میکنید که چند مسئولیت را به طور همزمان انجام دهید. این چند منظورگی به خودی خود یک مهارت است که کنار آمدن با آن به تلاش و تمرین نیاز دارد. در عین حال، این توانایی چندمنظوره بودن به شما کمک میکند تا در کسب و کار خود نیز بتوانید چند کار را در آن واحد به انجام برسانید. بدین ترتیب شما با اختصاص زمانی کمتر برای تحقق چند هدف، زمان بیشتری برای رسیدگی به خانواده خود و همچنین پیگیری سایر اهداف کارآفرینیتان خواهید داشت.
وقتی کار و خانواده را با هم انتخاب میکنید دیگر وقتی برای خود نخواهید داشت
یک کارآفرین موفق یک مدیر موفق نیز هست. اگر میتوانید زندگی خانوادگی و حرفهای خود را به خوبی مدیریت کنید پس میتوانید برای اوقات فراغت خود نیز به راحتی تصمیم گیری نمایید. شما باید کار خود را به گونهای تنظیم کنید که وقت کافی برای استراحت و وقت گذرانی با خانواده تان نیز داشته باشید. چرا که این وقت گذرانی در وهله اول به نفع شخص شماست. به عنوان مثال در عین حال که در ساحل آفتاب میگیرید و یا با فرزندان خود بازی میکنید، فرصتی است برای مدت مشخصی که از فضای حرفهای دور شده و از استرس شغلی خود بکاهید. همچنین این تعطیلات به شما امکان میدهند که با ذهنی بازتر و با فشار روحی کمتر مجددا وارد عرصه حرفهای خود شده و با نتایج مطلوبتری روبرو گردید.
در کل آنچه از مطالب فوق بر میآید این است که خانواده به هیچ وجه عاملی بازدارنده برای موفقیت کسب و کار شما محسوب نمیشود. به جرات میتوان گفت که فرقی ندارد یک زن کارآفرین باشید یا یک مرد کارآفرین؛ در هر دو حالت این شمایید که باید از فرصتهای مختلف خانوادگی استقبال کرده و ثابت کنید که موفقیت شغلی منافاتی با خوشبختی در کنار خانواده ندارد. هیچ کس نمیتواند منکر این حقیقت شود که کارآفرینی و موفقیت در آن مستلزم این است که چیزهایی زیادی را برای آن فدا کنید. اما خانواده به هیچ عنوان نباید در لیست این قربانی ها قرار بگیرد. پیشنهاد ما به شما این است که برای اینکه روابط خانوادگی و موفقیت شغلی خود را به طور همزمان حفظ کنید از خانواده خود به عنوان شریک کاری استفاده کنید.
ترکیب این دوموضوع و بررسی ارتباطشون ایده جالبی بود
اگر مرد و زن موافق رشد و کارکردن باشند خیلی از مشکلات به خودی خود حل می شن