قسمت اول: مهارت های بنیادی در کنترل کردن افراد

  1. قانون اول: نقد کردن، محکوم کردن و شکایت کردن ممنوع.
  2. قانون دوم: صداقت و تحسین قلبی خود را انتقال دهید.
  3. قانون سوم: اشتیاق را در فرد مقابل برانگیزید.

قسمت دوم: 6 راه برای اینکه افراد را همانند خودتان بسازید

قانون اول: بصورت واقعی به افراد علاقه مند بشوید.

قانون دوم: لبخند بزنید.

قانون سوم: به یاد داشته باشید که اسم شخص شیرین ترین چیز برای وی می باشد و مهمترین آوا در هر زبانی است.

قانون چهارم: شنونده خوبی باشید.

قانون پنجم: در صورت تمایل طرف مقابل به هم کلام شدن، شروع به صحبت کردن و مذاکره نمایید.

قانون ششم: اجازه دهید طرف مقابل شما احساس اهمیت کند و شما این احساس را بخوبی انتقال دهید.

قسمت سوم: چگونه افراد را تسخیر شیوه تفکرتان کنید

قانون اول: تنها روش نتیجه گیری خوب از یک مشاجره، دوری کردن از آن مشاجره است.

قانون دوم: به نظرات طرف مقابلتان احترام بگذارید، هرگز نگویید “تو اشتباه میگی”

قانون سوم: چنانچه شما اشتباه کردید، قاطعانه و سریع اعتراف کنید.

قانون چهارم: صحبتتان را دوستانه شروع کنید.

قانون پنجم: به “بله” گویی های طرف مقابل سریعا واکنش نشان دهید، “بله”

قانون ششم: اجازه دهید طرف مقابل از صحبت ها لذت زیادی ببرد.

قانون هفتم: اجازه دهید طرف شما احساس کند که این طرز تفکر از آن وی می باشد.

قانون هشتم: صادقانه سعی کنید چیزها را از نگاه طرف مقابل ببینید.

قانون نهم: با تفکرات و تمایلات مخاطب خود همدلی کنید.

قانون دهم: انگیزه های خاصی را درخواست کنید.

قانون یازدهم: تفکرات خود را به نمایش در بیاورید.

قانون دوازدهم: چالشی را به راه بیاندازید.

قسمت چهارم: رهبری کنید، که چگونه افراد را بدون دلخوری و عصبانی کردن تغییر دهید

قانون اول: با تشویق و تحسین صادقانه شروع کنید.

قانون دوم: افراد را بصورت غیر مستقیم از اشتباهاتشان آگاه نمایید.

قانون سوم: قبل از نقد دیگران از اشتباهات خود صحبت کنید.

قانون چهارم: به جای دستور مستقیم دادن ابتدا سوالاتی را بپرسید.

قانون پنجم: اجازه دهید طرف مقابل وجهه خود را حفظ کند.

قانون ششم: از ناچیزترین پیشرفت ها تا هر نوع پیشرفتی را تحسین کنید. “هرچه برای خود میپسندی برای دیگر نیز بپسند”

قانون هفتم: به دیگران اعتبار خوبی عطا کنید تا با آن همراه باشد.

قانون هشتم: تشویق کنید. اشتباه را به گونه ای نمایش دهید که قابل اصلاح هستند.

قانون نهم: دیگران را از بابت چیزهایی که شما به آنها پیشنهاد میدهید خوشحال کنید.

خلاصه کتاب چگونه بر دوستانمان پیروزی شویم و بر افراد تاثیرگذار باشیم

99 درصد از مردم خودشان را برای چیزی نقد نمی کنند، فرقی نمی کند که آن چیز چقدر ممکن است اشتباه می کنند.

نقد کردن امری بیهوده است چرا که ما را در حالت تدافعی قرار می دهد و معمولا تلاش می کنیم خودمان را توجیه کنیم. انتقاد امری خطرناک است، از آنجهت که به غرورمان و حس مهم بودنمان لطمه وارد کرده و خشم را بر می انگیزد.

دیگران را نقد نکنید، آنها دقیقا در شرایطی هستند که اگر ما جای آنها بودیم ممکن بود از ما نیز سر بزند.

سخن معروف کنفسیوس که می گوید “از برف روی سقف خانه همسایه ات شکایت نکن وقتی جلوی درب منزل خودت تمیز نیست”

ما منطقی نیستیم، ما احساسی هستیم و با غرور و خودبینی تحریک میشویم.

بنجامین فرانکلین میگوید: من از بیماری کسی سخن نخواهم گفت و از خوبی همه افرادی که میدانم سخن می گویم.

به جای محکوم کردن دیگران، سعی کنید آنها را درک کنید. سعی کنید دریابید که چرا این عمل را انجام میدهند.

همه ما میخواهیم تحسین برانگیز باشیم.

چالز شوآب میگه: من توانایی خودم را برای برانگیختن اشتیاق در میان مردم در نظر می گیرم. بزرگترین دارایی من، شیوه من در پرورش دادن بهترین ها در وجود افراد بوسیله تشویق و تحسین است.

قبل از اینکه سعی کنید شخصی را متقاعد به انجام کاری کنید، از خودتان بپرسید که “چگونه میتوانم کاری کنم که این شخص به خواسته خود این کار را انجام دهد”

هنری فورد میگه: چنانچه کسی راز موفقیت بهمراه داشته باشد، این موضوع وابسته به توانایی شخص در درک نظر دیگران و دیدن چیزهایی از زاویه نگاه مخاطب مقابل و همچنین نگاه خودتان می باشد.

شما قادر هستید در طول دو ماه با علاقه مند شدن به افراد دوستان بیشتری را بدست بیاورید تا اینکه بتوانید در طول دو سال افراد را نسبت به خودتان علاقه مند سازید.

این مسئله به خود شخص مربوط میگردد که تمایلی به ارتباط با افرادی که بزرگترین مشکلات را در زندگیشان دارند و ضربه های بزرگی را به دیگران نیز وارد میکنند، ندارند. در بین همچنین افرادی است که مشکلات انسانها شکوفا میگردد.

دیگران را تشویق کنید که از خودشان صحبت کنند. همیشه کاری کنید که دیگران احساس اهمیت کنند. بیشترین افرادی که با آنها در ارتباط هستین در برخی روش ها احساس عالی به شما دارند. مطمئن ترین مسیر برای ورود به قلب آنها این است که به آنها اجازه دهید در برخی شیوه های نافذ درک کنند که شما اهمیت آنها را عمیقا تشخیص داده اید.

به قول دیزائیلی: با افراد در مورد خودشان صحبت کنید، آنها ساعت ها به شما گوش فرا خواهند داد.

چنانچه شما ایجاد رنجش، مشاجره و مخالفت کنید، ممکن است در برخی موارد پیروزی بدست بیاورید اما این یک پیروزی توخالی است چرا که شما هیچگاه نیت خوبی از رقیبتان بدست نیاورده اید.

آیین دوست یابی از دیل کارنگی

چگونه از یک مخالفتی که تبدیل به مشاجره شده است محافظت نماییم:

  1. از آن مخالفت استقبال کنید.
  2. به احساس غریزی ابتدایی خود اعتماد نکنید.
  3. خودتان را کنترل کنید.
  4. ابتدا شنونده باشید.
  5. به دنبال مواضع مشترک باشید.
  6. صادق باشید.
  7. قول بدهید که نسبت به تفکرات رقیبتان بیاندیشید و آنها را با دقت مطالعه کنید.
  8. از رقبایتان بخاطر تمایلشان صمیمانه تشکر کنید.
  9. واکنش خود را با تاخیر انجام دهید و به طرفین فرصت فکر کردن بر روی مسئله را بدهید.

معجزه مثبت برانگیزی در این عبارت نهفته است: “ممکن است من اشتباه کنم و مکررا در حال اشتباه هستم، اما اجازه بدهید حقیقت را امتحان کنیم”

با مشتریتان، همسرتان و یا رقیبتان مجادله نکنید. به آنها نگویید که شما اشتباه می کنید. احوال آنها را بهم نریزید، قدری سیاست بخرج دهید. اگر میدانید که ما قرار است به هر شکل مورد سرزنش واقع شویم، آیا خیلی بهتر نیست که این امر توسط شخصی دیگری صورت گیرد یا خودمان انجامش دهیم؟

همه آن چیزهای خفت بار در مورد خودتان که فکر میکنید طرف مقابلتان در مورد شما فکر میکند و یا میخواهد بیان کند و یا قصد بیان کردنشان را دارد، قبل از اینکه فرصت حرف زدن پیدا کند خودتان همه آنها را اظهار کنید.

هنگامی که حق با شماست، سعی کنید به آرامی و بشکلی سنجیده و شیوه تفکرتان بر افراد پیروز شوید. و هنگامی شما اشتباه می کنید، با جدیت و به سرعت به اشتباهتان اعتراف کنید.

بهنگام صحبت کردن با افراد، صحبتتان را با چیزهایی که شما را نسبت به طرف مقابل متمایز میکند شروع نکنید. پیوسته بر روی چیزهایی که شما با آنها موافق هستید تاکید داشته باشید. چنانچه هر دوی شما برای رسیدن به یک هدف می کوشید و تنها اختلافتان بر روی نحوه رسیدن است نه هدف، پس پیوسته بر روی نقطه نظرات مشترک تاکید داشته باشید. از ابتدا بر روی “بله گویی ها” تاکید داشته باشید. در صورت امکان رقیبتان را از “نه” گفتن دور نگاه دارید.

به یاد داشته باشید که افراد ممکن است کاملا اشتباه کنند اما آنها اینگونه فکر نمی کنند. آنها را محکوم نکنید، هر آدم نادانی می تواند اینکار را انجام دهد. سعی کنید آنها را درک کنید. تنها انسانهای دانا، صبور و استثنایی سعی در انجام اینکار را خواهند داشت.

اگر در نتیجه خواندن این کتاب شما تنها یک چیز و آن افزایش تمایل به دیدن چیزهایی از نگاه افراد دیگر باشد همچنان که از نگاه خودتان می بینید، تنها درک این مسئله به سادگی ثابت می کند که سنگ بزرگی را از مسیر زندگیتان برخواهد داشت.

چگونه از مشاجرات جلوگیری کنیم، احساس مریضی را از بین ببریم، نیت خوب ایجاد کنیم، و طرف مقابل را شنونده با دقتی بسازیم: من ذره ای تو را بخاطر احساست سرزنش نمی کنم. اگر من جای تو بودم، بدون شک همان حس تو را داشتم.

سه چهارم افرادی که شما تا بحال ملاقات کرده اید تشنه و گشنه همدلی هستند. این همدلی را به آنها عطا کنید تا عاشق شما بشوند.

همیشه بعد از شنیدن تعریف از نظرات خوب ما، شنیدن چیزهای ناخوشایند آسوده تر است.

ایجاد توجه به اشتباهات یک شخص، به طور غیر مستقیم نگرانی هایی را برای افراد حساس که ممکن است با انتقاد مستقیم زودرنج شوند را ایجاد می کند.

تقریبا آنچنان سخت نیست که شخصی به شرح تقصیرات خودش گوش بدهد البته اگر شخصی که در حال انتقاد کردن است با فروتنی شروع به اعتراف کند که خودش آنقدرها هم بی عیب و نقص نمی باشد.

شخصی که به اشتباهات خود اعتراف می کند حتی اگرچه آنها را اصلاح نکرده باشد، می تواند به طرف مقابل خود کمک کند تا او را نسبت به تغییر رفتارش متقاعد سازد.

افراد بیشتر تمایل به قبول دستوری را دارند که آنها در تصمیم گیری و صدور آن دستور دخالت داشته اند.

همه دوست دارند که تشویق بشوند، اما تشویقی که خاص و صادقانه باشد نه آنکه آن شخص فقط برای برانگیختن احساسات آن را بیان کند.

اگر می خواهید شخصی در یک جهت مشخصی پیشرفت کند، به گونه ای رفتار کنید که گویا آن ویژگی مشخص سابقا یکی از شخصیتهای بارز وی بوده است.

به فرزند خود، همسر و یا کارمند خود بگویید که تو در یک زمینه بخصوصی یک احمق یا کودن هستی، و کاملا عملکرد اشتباهی داری. شما با این کار تقریبا همه انگیزه هایی که باعث پیشرفت وی می شود را در وی نابود می کنید. اما حال از تکنیک مخالف استفاده کنید، در تشویق کردنهایتان آزادانه عمل کنید. همه چیز را ساده تصور کنید، اجازه دهید دیگران بدانند که به توانایی شان که هنوز آن توانایی درونش رشد نکرده، شما ایمان دارید، سپس خواهید دید که چگونه شب و روز برای آن تلاش می کند.

همیشه دیگران را نسبت به انجام کاری که شما به آنها پیشنهاد می دهید خوشحال سازید.

یک رهبر موثر میبایست خطی مشی های ذیل را در ذهن بسپارد تا بهنگام نیاز برای تغییر رفتار و روش از آنها استفاده ببرد.

  1. هرگز قولی ندهید که نتوانید آنرا عملی کنید. منافع خود را فراموش کنید و منافع طرف مقابل را در نظر بگیرید.
  2. دقیقا بدانید که از طرف مقابلتان چه کاری را میخواهید.
  3. از خودتان بپرسید که طرف مقابل واقعا از شما چه می خواهد.
  4. منافع دریافتی شخص مقابل در قبال پیشنهادی که به وی داده اید را در نظر بگیرید.
  5. آن منافع را با خواسته های آن فرد بهم پیوند دهید.

6. هنگامی که درخواستی دارید، آن را در قالب چارچوبی قرار دهید که این مفهوم را به آن فرد انتقال دهد که از این ایده سود خواهد برد.