فرض کنید مسئولیت تبلیغ و بازاریابی یک برند بر عهده شماست. چطور می‌خواهید متن یا محتوایی تبلیغاتی برای معرفی و عرضه محصولات و خدمات این برند تولید کنید؟ برای رسیدن به این هدف، باید کپی رایتینگ بدانید. اما منظور از کپی رایتینگ چیست؟ کپی رایتینگ به فرایند نگارش متونی گفته می‌شود که برای بازاریابی محصولات و خدمات مورد استفاده قرار می‌گیرد. بر اساس این تعریف، منظور از کپی محصولی است که شما باید به صورت مکتوب به توصیف و تشریح آن بپردازید. در نتیجه یک کپی رایتینگ خوب و اثربخش است که شما می‌توانید آگاهی از برند ایجاد کرده و مخاطبین را تشویق کنید تا از برندی که وظیفه تبلیغ آن را بر عهده دارید خرید کنند.

کپی رایتر کیست؟

متأسفانه بسیاری از افراد، کپی رایتینگ را جدی نمی‌گیرند. آیا شما هم جزو این دسته از افراد هستید؟ حتما متوجه شده‌اید که کپی رایتینگ با نوشتن مقاله یکی نیست. اما متأسفانه بسیاری از افراد که در عرصه‌های مختلف ادبی، علمی، و غیره دست به قلم هستند، گمان می‌کنند می‌توانند کپی رایترهای خوبی باشند. هرچند دست به قلم بودن یکی از ملزومات هر کپی رایتری محسوب می‌شود، اما حتی بسیاری از افرادی که قلم خوبی هم دارند باید مهارت‌های خاصی کسب کنند.

همچنین، شما تنها زمانی می‌توانید لقب کپی رایتر را به خود بدهید که بتوانید در فروش یا عدم فروش یک برند تأثیر بسزایی داشته باشید. با این اوصاف، چگونه می‌توانید از این توانایی یا ناتوانی خود مطمئن شوید؟ دو حالت بیشتر ندارد، یا شما ذاتا یک کپی رایتر هستید؛ و یا دنیای کپی رایتینگ یک جغرافیای ناشناخته است که باید یاد بگیرید چطور در آن عرض اندام کنید.

معمولا به افرادی که وظیفه کپی رایتینگ را بر عهده دارند کپی رایتر گفته می‌شود. کپی رایترها مسئولیت تولید محتوای بروشورها، بیلبوردها، بنرها، وبسایت ها، ایمیل‌ها، کاتالوگ‌ها، و دیگر ابزارهای تبلیغاتی را بر عهده دارند. حتی همین متنی که در حال حاضر در حال خواندن آن هستید، یک کپی است که نویسنده در حال نگارش آن است. خوشوقتم، من یک کپی رایتر هستم.

مهارت‌های لازم برای کپی رایتینگ

مهارت کپی رایتینگ

شاید در نگاه اول، فرایند کپی رایتینگ به نظر آسان برسد؛ اما اینطور نیست. در واقع، کپی رایتنیگ مستلزم مجموعه‌ای از مهارت‌ها و توانایی‌هاست که در زیر به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد:

تسلط به زبان انگلیسی

یادتان باشد شما هرگز نمی‌توانید برای کپی رایتر شدن، تنها به استفاده از ابزار مترجم گوگل بسنده کنید. یک کپی رایتر موفق فردی است که از مهارتهای زبانی بالایی برخوردار باشد.

دقت به جزئیات

یک کپی رایتر موفق چشمانی همچون عقاب دارد. او جزئیاتی را کشف و ثبت می‌کند که غالبا از چشم رقبا دور مانده است. زمانی که شما به عنوان یک کپی رایتر از مهارت زبان انگلیسی قابل قبولی برخوردار باشید، می‌توانید فورا متوجه اشتباهات نگراشی خود شده و در جهت رفع آن برآیید.

دایره وسیع واژگان

مطالعه زیاد یکی از وجوه تمایز کپی رایترهای موفق و تراز اول است. لازم به ذکر نیست که هرچقدر واژگان بیشتری بدانید، بهتر می‌توانید روی نگارش متون تبلیغاتی مانور دهید. وقتی مشتری احتمالی، متن کپی رایتینگ شما را مطالعه می‌کند و با کلمات و عبارات جذاب و متنوع روبر می‌شود، تجربه لذت بخش تری داشته و با اشتیاق بیشتر تبلیغات شما را دنبال خواهد کرد.

کنجکاوی

یک کپی رایتر موفق یک کپی رایتر کنجکاو است. چطور؟ خب، زمانی که شما طبیعتی کنجکاو داشته باشید، به ابعاد مختلف محصول یا خدماتی که وظیفه تبلیغ نویسی آن را بر عهده دارید توجه می‌کنید. در نتیجه، کامل‎‌ترین و شفاف‌ترین اطلاعات را در اختیار مخاطبین قرار می‌دهید؛ ضمن این که می‌توانید با جستجو و دستیابی به جدیدترین متدهای کپی رایتینگ، شانس موفقیت برند مارکتینگ خود را افزایش دهید.

توانایی نگریستن از زاویه دیدهای متفاوت

وقتی کپی رایتینگ می‌کنید، باید بتوانید خودتان را در آن واحد جای چند نفر بگذارید. یک آن، به عنوان بازاریاب به فرایند تبلیغ نویسی نگاه کنید، و یک آن، خود را جای مخاطب بگذارید. در کپی رایتینگ این ویژگی را همدلی می‌نامیم. وقتی بتوانید با مخاطب همدلی داشته باشید، تبلیغی خواهید نوشت که حداکثر کارایی لازم را برای وی داشته باشد. در این صورت، شما موفق می‌شوید با این حسن سابقه، رفته رفته به گزینه اول خرید این قشر مخاطبین تبدیل شوید.

توانایی جستجو

خوشبختانه دنیای وسیع و بیکران اینترنت دست همه ما را برای جستجو در هر موردی باز گذاشته است. بنابراین، شما نمی‌توانید پایین بودن کیفیت کپی رایتینگ خود را به نبود منابع اطلاعاتی نسبت دهید. بگذارید خیالتان را راحت کنیم. یک کپی رایتر خوب، یک ریسرچر یا محقق خوب هم هست. از آنجا که زبان انگلیسی یک زبان بین المللی و از آن مهم‌تر زبان اصلی کامپیوتر و اینترنت است، شما باید توانایی جستجوی اینترنتی به دو زبان مادری و انگلیسی را داشته باشید.

مهارت شنیداری خوب

با گذشت زمان و رسیدن به عصر فناوری اطلاعات، ما انسان‌ها همچنان به برخی از روش‌های سنتی نیاز داریم. بعضا ممکن است شما با قرار گرفتن در یک مکان شلوغ، یا یک مجمع عمومی اطلاعات یا ایده‌هایی به دست آورید که جرقه یک ایده بازاریابی فوق العاده درخشان را در ذهنتان روشن کند. همیشه سعی کنید، شنونده خوبی باشید. حتی اگر به محض شنیدن یک خبر یا ایده مهم نمی‌توانید واکنش نشان دهید یا دوست ندارید بکر بودن آن ایده را خدشه دار کنید؛ یادداشت برداری کنید. یک کپی رایتر موفق کسی است که ضمن استفاده از جستجوهای اینترنتی و دنیای آنلاین، در زندگی شخصی و اجتماعی خود نیز به دنبال منبع الهام باشد.

10 گام برای یک کپی رایتینگ عالی

شاید شما تجربه نوشتن یک متن تبلیغاتی مختصر و ساده برای یک برند را داشته باشید. اما نمی‌توانید خود را یک کپی رایتر بدانید. در واقع، کپی رایتینگ اصول خاص خود را داشته و صرفا به نوشتن یک متن ساده تبلیغاتی بسنده نمی‌کند. اما این ادعا به این معنا نیست که متن کپی رایتینگ خود را به زور فونت‌های مختلف و هایلایت و بولد کردن توی چشم مخاطب فرو کنید و به خودتان افتخار کنید که بازار را ترکانده‌اید.

متأسفانه با این تزئینات اضافی نه تنها تجربه لذت بخشی در مخاطب ایجاد نمی‌کنید؛ بلکه تنها چیزی که خواهید ترکاند تصویر برندی است که برای معرفی آن دستمزد گرفته‌اید. یک کپی رایتر باید بداند چطور با رعایت اصول و البته با تزئینات متعادل و چشم نواز برند مورد نظر را به مشتریان احتمالی شناسانده و به نرخ تبدیل قابل توجهی دست یابد. اجازه بدهید در 10 قسمت، گام‌های اصلی برای داشتن یک کپی رایتینگ عالی را برایتان شرح دهیم:

کپی رایتر کیست

1. از مزایای محصول خود بگویید

اولین گامی که باید در کپی رایتینگ رعایت کنید این است که یک پایه برای کمپین تبلیغاتی خود تشکیل دهید. منظور از مزایای محصول منافعی است که محصول شما برای مشتریان دارد. به زبانی دیگر، شما باید پیش از هر چیزی این سوال را از خود بپرسید که محصول x چه سودی برای مخاطب کپی رایتینگ من خواهد داشت و من چگونه می‌توانم به نحو احسن، این سود و مزیت را به او انتقال دهم. بنابراین اولین وظیفه شما این خواهد بود که با قدرت نگارش خود و در قالب کلمات ثابت کنید که برند شما بهترین انتخاب پیش روی مخاطبین است. از این گذشته، وقتی شما درک خوب و جامعی از محصول یا خدماتی که در حال تبلیغ آن هستید نداشته باشید، چگونه می‌توانید این درک و آگاهی را به مخاطب خود ارائه دهید؟

2. از نقاط ضعف رقبا نهایت استفاده را ببرید

شاید همه شما به مهارت‌های نگارشی خود آگاه باشید؛ اما به دلیل عدم آگاهی از نیاز بازار متونی را تولید کنید که بازدهی چندانی نداشته باشد. اگر مایلید یک کپی رایتر موفق باشید، سعی کنید منحصر بفرد و متمایز باشید. یکی از ملزومات این تمایز این است که به دقت فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی رقیبان را بررسی کنید. تنها در این صورت است که می‌توانید متوجه شکاف‌هایی شوید که رقبا از آن غافل بوده‌اند و ناخودآگاه، افتخار پر کردن آن را به شما داده‌اند. می بینید که سوء استفاده همیشه هم چیز بدی نیست.

البته زمانی می‌توانید از نقطه ضعف رقیب نهایت استفاده را ببرید که مطمئن باشید مشتریان نیز متوجه آن شده‌اند. در این حالت، شما و مشتریان احتمالی خود (که حتی ممکن است مشتری وفادار رقیب باشند) به یک درک مشترک رسیده‌اید که صد در صد به نفع شما تمام خواهد شد. البته مشروط بر این‌که عملگرا باشید و بدون فوت وقت توجه بازار را به خود جلب کنید. نکته دیگری که می‌تواند پاشنه آشیل رقیب محسوب شود، محصولات و خدماتی است که در مقایسه با برند شما از کیفیت پایین‌تری برخوردارند. با کمی تحقیق و جستجو، فهرستی دقیق از این محصولات تهیه کنید و سعی کنید این نقایص را در برند خود جبران کنید. البته لازم به ذکر است که نباید دست به مقایسه‌های احساسی بزنید و خود را درگیر چالش‌هایی کنید که قادر به مواجهه با آن نباشید.

3. مخاطب خود را بشناسید

مسلما غیر ممکن است که تک تک افراد بتوانند یک به یک، همه تبلیغات دنیا را ببینند. خود شما وقتی علاقه‌ای به لوازم ورزشی نداشته باشید، چه دلیلی دارد به تبلیغات یا بیلبوردها و یا بروشورهای ورزشی نگاه کنید؟ یا حتی اگر دلیلی هم پیدا شد و مثلا از روی کنجکاوی بخواهید این کار را بکنید، از لحاظ منطقی چنین چیزی ممکن نیست؛ مگر اینکه عمر نوح را داشته باشید. منظور از طرح این مسئله این است که هر محصول یا خدماتی دارای مخاطب خاصی خود است. بنابراین، شما برای کپی رایتینگ یک برند خاص، باید درک درستی از مشتریان خود داشته باشید. یعنی باید پیش از این که دست به قلم یا مثل نویسنده این متن، دست به کیبورد شوید، بدانید که با چه قشری سر و کار دارید. در این مرحله، تشکیل پرسونای مخاطب بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

اینجاست که به اهمیت قانون 20/80 پی می‌بریم. اگر در بازاریابی خبره باشید به خوبی می‌دانید که 20 درصد از مشتریان شما – مشتریان وفادار- عامل 80 درصد فروش برند شما هستند. اما این 20 درصد چه کسانی هستند؟ این درصد مشتریان وفادار و حتمی شما هستند. اینجاست که می‌گویند مشتری نفس است. شما باید تمام وقت، هزینه، و انرژی تبلیغاتی خود را برای این 20 درصد سرمایه گذاری کنید. حتما می‌پرسدی چگونه؟ وقتی درک جامعی از برند خود داشته باشید، می‌توانید بازار هدف مخصوص آن را نیز شناسایی کنید. پس از کشف تارگت مارکت خود، می‌توانید تمام هم و غم خود را صرف شناسایی این 20 درصد کنید و امیدوار باشید که این قشر در ازای رضایتمندی خود، برند شما را به امثال خود معرفی می‌کنند.

در نتیجه، رفته رفته این درصد افزایش یافته و 80 درصد فروش شما از همین پایه مشتریان حاصل خواهد شد. برای این‌که بتوانید یک پرسونای مشتری برای برند خود طراحی کنید باید موارد زیر را در نظر بگیرید و بازار هدف خود را بر این اساس متمایز سازید:

  • جنسیت
  • سن
  • قومیت
  • میزان درآمد
  • وضعیت تأهل
  • شغل
  • علایق شخصی

4. خودتان را جای مشتری بگذارید و این سوال را از خود بپرسید: این محصول چه سودی به حال من دارد؟

قطعا دلایل مختلفی برای طراحی یک تبلیغ یا محتوای بازاریابی وجود دارد. اما شما به عنوان یک کپی رایتر، پیش از اینکه کلنگ کار را بزنید باید این سوال را از خود بپرسید که هدفتان از نوشتن چیست. با خودتان که تعارف ندارید، مخاطب شما به محض خواندن متن تبلیغاتی برند X می خواهد بداند که چه چیزی عایدش می‌شود. خیالتان را راحت کنم، قشر اعظمی از مخاطبین به دلایلی که در زیر می‌بینید سراغ تبلیغات می‌روند:

  • برخورداری از یک پیشنهاد ویژه از سوی برند
  • تبادل اطلاعات و افزایش آگاهی از برند
  • علاقمندی به خرید
  • در این مرحله از کپی رایتینگ شما باید سوالات متعددی را که در ذهن مخاطبتان ایجاد می‌شود پاسخ دهید. تعدادی از این سوالات متداول عبارتند از:
  • این برند چه نقشی در تسهیل زندگی من دارد؟
  • آیا استفاده از این محصول باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشم؟
  • آیا خرید این برند مقرون به صرفه است یا خیر؟
  • از نظر زمانی، خرید این برند چه قدر به سود من خواهد بود؟

سوالاتی از این دست بسیار هستند. اما مهم این است که شما با شناخت دقیق برندی که تبلیغ آن را بر عهده دارید، بتوانید به طور حداکثری، به این سوالات پاسخ دهید. به طور مثال، وقتی به خوبی به ویژگی‌ها، مزایا، و وجوه تمایز برند خود اشاره کنید، خود به خود بسیاری از این پرسش‌ها را پاسخ خواهید گفت. یادتان نرود که برند شما هرچقدر هم عالی، لوکس، به روز و همه چیز تمام باشد؛ تنها زمانی حرفی برای زدن دارد که بتواند گره‌ای از کار مشتری یا مشتریان باز کند و بس.

اگر خودتان کار کپی رایتینگ را انجام نمی‌دهید و این وظیفه را بر عهده فرد دیگری گذاشته‌اید؛ مراقب باشید ضرر نکنید. یعنی یک محصول عالی و با کیفیت را قربانی یک کپی رایتینگ ضعیف نکنید. چرا که وقتی مخاطب با یک تبلیغ ناکارآمد مواجه شود خیلی زود توی ذوقش خورده و سراغ رقیب می‌رود. همه شرکت‌ها از این لاکشری برخوردار نیستند که برای آزمون و خطای کپی رایتر‌های مختلف، سرمایه‌های هنگفتی را هدر دهند. پس دقت کنید چه فردی را به عنوان کپی رایتر برند خود استخدام می‌کنید.

5. از ضمیر دوم شخص استفاده کنید

شاید کمی وسواس گونه به نظر برسد، اما خیلی مهم است که در متن کپی رایتینگ خود با دقت از ضمیرها استفاده کنید. حتی الامکان از دوم شخص استفاده کنید و تا جایی که مقدور است متن را شخصی نکنید. مخاطب باید با خواندن متن تبلیغاتی شما خود را درون متن حس کرده و از حسن نیت شما مطمئن شود. البته بعضا لازم است که از ضمایر اول شخص و سوم شخص جمع نیز استفاده کنید؛ اما وقتی تأکید شما بر دوم شخص باشد، مخاطب با سرعت بیشتری همدلی با متن شما را آغاز خواهد کرد. وقتی این همدلی صورت گرفت، مخاطب تجربه‌ای شخصی و لذت بخش از محصول شما داشته و ارتباط بهتری با آن برقرار می‌کند. پس اگر می‌خواهید کپی رایتینگ تأثیرگذارتری داشته باشید و صمیمیت بیشتری با مشتری احتمالی خود برقرار کنید، سعی کنید شما از دهانتان نیفتد.

6. نسبت به رسانه‌ای که در آن تبلیغ نویسی می‌کنید آگاه باشید

همانطور که می‌دانید، هر رسانه و پلتفرم تبلیغاتی مستلزم یک نوع کپی رایتینگ مخصوص به خود است. به طور مثال وقتی در یک وبسایت مربوط به بیماری‌های زنان مطلب می‌نویسید، نمی‌توانید از لحن، ادبیات و واژگانی استفاده کنید که برای پیج اینستاگرام یک مجموعه علمی آموزشی به کار می‌برید. چرا که هر کدام از این رسانه‌ها مخاطبین خاص خود را دارند؛ و شما برای اینکه بتوانید متن تبلیغاتی متقاعدکننده‌ای تهیه کنید، باید درک مناسبی از رسانه مورد استفاده خود داشته باشید.

7. اطلاعات زیادی ندهید

خیالتان راحت، اگر خواننده شما می‌خواست متن علمی بخواند، قطعا یک ژورنال معتبر را انتخاب می‌کرد و سراغ تبلیغات شما نمی‌آمد. پس سعی کنید حتی الامکان طوری بنویسید که جزئیات حوصله مخاطب را سر نبرند. به علاوه، وقتی جزئیات زیادی را وارد متن تبلیغات خود می‌کنید، حواس خواننده را از اصل مطلب پرت می‌کنید. در واقع، می‌شود گفت آمدید ثواب کنید، کباب شدید. البته بعضی از موارد خاص نیازمند جزئیات بیشتری هستند. به طور مثال، وقتی می‌خواهید در مورد یک دارو، یا تجهیزات فنی پیچیده تبلیغ بنویسید، لاجرم باید توضیحات دقیقی را در مورد آن ارائه کنید. به طور کلی یک کپی رایتر موفق کسی است که سقفی از کلمات را برای خود تعیین کرده و با دقت و وسواس وارد جزئیات شود.

8. کال تو اکشن (CTA) فراموش نشود

بی شک هدف نهایی کپی رایتینگ این است که مخاطب واکنشی نشان دهد. اما شما چگونه می‌توانید متوجه شوید که متن شما او را به گونه‌ای تکان داده است؟ شما می‌توانید با استفاده از ویژگی CTA کاری کنید که مخاطب بازخورد خود را به تبلیغات شما بیان کند. به طور مثال شما می‌توانید تماس با مسئول فروش، بازدید از سایت و یا مراجعه به فروشگاه را به عنوان گزینه‌هایی برای دریافت بازخورد مخاطبین در نظر بگیرید. جالب است بدانید که استفاده از استراتژی فراخوان عمل، تا به اکنون مهم‌ترین مشخصه یک کپی رایتینگ خوب بوده‌است.

پس از سپری کردن 7 گام فوق، اکنون زمان آن رسیده است که کیفیت کپی رایتینگ خود را با مشارکت مخاطب ارتقا بخشید. برای این‌که مخاطب را متقاعد کنید تا نسبت به متن تبلیغاتی شما پاسخی ارائه کند، حتما از جمله معلوم است کنید نه مجهول. وقتی از جمله معلوم استفاده می‌کنید، مخاطب شما خود را جای ضمیر جمله قرار داده و فعل آن را برای خود صرف می‌کند. در واقع خود را کننده کار می‌داند؛ این در حالی است که اگر شما از جمله مجهول استفاده کنید، مخاطب نمی‌تواند با متن شما همذات پنداری کند.

9. آبروی شرکت را حفظ کنید

بسیاری از شرکت های بزرگ این امکان را دارند که با دقت محتوای تبلیغاتی را مورد بررسی قرار دهند و مطمئن شوند هیچ خطری برای شرکت به همراه نخواهد داشت. اما شرکت‌های کوچکتر به دلیل محدودیت بودجه، چنین امکاناتی ندارند. البته این بدین معنی نیست که اگر شرکت کوچکی دارید پس باید بی خیال از کنار محتواهای جعلی و دروغین بگذرید. خیر. کپی رایتینگ شما چه برای یک برند معمولی و متوسط و چه برای یک برند فوق لوکس، باید کاملا صادقانه و بی غل و غش باشد. اما اگر استفاده از محتواهایی که در صورت لزوم قادر به اثبات آن نیستید؛ توجیه بازاریابی دارد کسی جاوی شما را نمی گیرد؛ منتهی مشروط به این‌که هزینه جبران ادعاهای نادرست یا غلو آمیز شما در مقایسه با سود نهایی تبلیغاتتان به چشم نیاید.

توصیه می‌شود کمی محافظه کارانه عمل کنید و حواستان باشد آبرو و اعتبار شرکت خود را یک شبه بر باد ندهید. به این منظور، حتی الامکان از کلمات زیر استفاده نکنید:

  • رایگان
  • تضمینی
  • بهترین، ارزان‌ترین، سریع‌ترین و هر ترین دیگری
  • ضمانت بازگشت هزینه
  • بدون ریسک
  • بدون هزینه
  • بدون تعهد
  • بدون سرمایه گذاری
  • 100 درصد
  • بی برو برگرد
  • قول

10. ویرایش

هر چه باشد کپی رایتینگ یک نوع متن محسوب می‌شود. شما چه برای یک مسابقه داستان نویسی دست به قلم شوید؛ یا چه برای تبلیغ یک ریش تراش متن بنویسید؛ باید مرحله ویرایش نهایی را پشت سر بگذارید. امان از زمانی که فکر می‌کنید بهترین متن تبلیغاتی ممکن را تحویل کارفرما داده‌اید ولی ای دل غافل که گاف‌های دستوری و غلط‌های املایی خوب از خجالتتان در آمده اند. هرگز آنقدر به خود غره نشوید که متن خود را بدون ویرایش و بازخوانی در سایت، بیلبورد، بروشور و دیگر رسانه‌‌ها منتشر سازید. باور کنید یا نه، مشتریان نقص تبلیغات شما را بی برو برگرد به نقص محصولات یا خدماتی نسبت می‌دهند که تبلیغش را می‌کنید.

فرض کنید خودتان متن تبلیغاتی برندی را می‌خوانید و از غلطهای املایی و نگارشی فاحش آن شاکی می‌شوید. قطعا پیش خودتان فکر می‌کنید وقتی این شرکت به خودش زحمت نداده پیام تبلیغاتی صحیحی را به مخاطب خود منتقل کند، چطور ممکن است به من و نیازهایم اهمیت دهد؟ بنابراین توصیه می‌شود به هیچ عنوان مخاطب را دست کم نگیرید، چرا که در نهایت این مخاطب شماست که تصمیم می‌گیرد از مشتری احتمالی به مشتری وفادارتان تبدیل شود یا خیر. پس همیشه حین کپی رایتینگ نگاه تیزبین و موشکافانه مخاطب را در نظر داشته باشید.

جمع بندی

کپی رایتینگ فرایندی است هم آسان و هم دشوار. بسیاری را می‌توان کپی رایترهای مادرازد دانست؛ در حالی که بسیاری دیگر به هیچ عنوان توانایی، استعداد و مهارت این کار را ندارند. در واقع، لزوما همه افرادی که به طرق مختلق دست به قلم می‌شوند قدرت کپی رایتینگ را ندارند. با این حال، این افراد به دلیل توانایی نگارشی و دایره واژگان وسیع خود می‌توانند در صورت علاقمندی، با کسب مهارت‌هایی که در این مقاله ذکر شد یک کپی رایتر خوب شوند. شما نیز اگر به این حرفه علاقمندید، بهتر است یک بار دیگر این مقاله را بخوانید و از ایده‌های اصلی آن نت برداری کنید. یادتان باشد، ده گامی که در اینجا مطالعه کردید، تنها چند مرحله اصلی و متداولی است که هر کپی رایتری باید طی کند. در نهایت، خلاقیت، ذکاوت، تمرین و ممارست است که می‌تواند از شما یک کپی رایتر همه چیز تمام بسازد.