رایج ترین مسیر برای موفقیت خاص: همه چیز با یک ایده شروع می‌شود!

به شما دروغ گفته اند! در حقیقت به همه ما دروغ گفته اند؛ چرا؟ چون بیشتر مردم نمی‌خواهند شما این حقیقت ساده را بدانید:”کسب موفقیت های خاص و بزرگ و راه رسیدن به تمام آن ها، برای همه یکسان و مشترک است “. آلبرت انیشتن می‌گوید:”سعی نکنید به یک انسان موفق تبدیل شوید، بلکه سعی کنید یک انسان با ارزش باشید “. تبدیل شدن به یک فرد با ارزش این امکان را ایجاد می­کند تا به اهداف مان در راستای آزادی و ثبات مالی دست پیدا کنیم.

این روش آسان است و به همین دلیل می تواند موفق عمل کند. راهکارهای موفقیت این چنینی، به خاطر یک اصل (شما هیچ گاه نباید آن را فراموش کنید)، عمل می کنند: اگر شما بهترین راه حل را برای یک مشکل واقعی ارائه کنید، یک موفقیت غیر رایج و خاص را تجربه خواهید کرد.

موفقیت خاص شما با یک ایده‌ی بزرگ شروع می‌شود!

معمولا افراد به هنگام تعریف ایده های بزرگ خود، دو اشتباه رایج را مرتکب می شوند. اولین اشتباه افراد این است که فکر می کنند ایده بزرگ آن ها می تواند چیزی باشد که خود از آن لذت می برند. به عنوان مثال، من عاشق کلوچه هستم پس یک نانوایی باز می کنم! اشتباه دوم نیز این است که افراد فکر می کنند ایده بزرگ آن ها چیزی است که در آن تخصص و تجربه دارند. به عنوان مثال، من می دانم چگونه برنامه نویسی کنم، پس برای دیگران وبسایت می سازم! ایده بزرگ شما هیچ کدام از این دو مورد نیست. این ایده چیزی نیست که صرفا شما به آن علاقه داشته باشید یا در انجام آن متخصص باشید. ایده بزرگ شما ترکیبی از هر دو این موارد است.

به سناریو اول توجه کنید: اشتیاق تنها منشا این ایده است.

داشتن اشتیاق برای ایده بزرگ عالی است. شما باید هر روز هیجان لازم برای کار کردن بر روی ایده بزرگ خود را داشته باشید و اشتیاق می تواند نیروی محرکه خوبی برای شما باشد. با این حال، اگر اشتیاق تنها دلیل شما برای دنبال کردن یک ایده است و ایده بزرگتان راه حلی به جهان ارائه نمی کند. در این صورت توجه و موفقیت چندانی کسب نخواهید کرد. با معرفی ایده خود به هر کسی، اولین پرسش در ذهن مخاطب نقش می بندد. پرسش این است:  این ایده چه کمکی به من خواهد کرد. به طور قطع، مردم از دیدن اشتیاق شما خوشحال می شوند. اما تا زمانی که به طور مستقیم از ایده شما بهره مند نشوند، در نقش مشتری ظاهر نخواهند شد. به این ترتیب شما هیچ گاه نمی توانید از این طریق، درآمد کسب کنید. در این حالت، ایده بزرگ شما چیزی بیش از یک سرگرمی جذاب نخواهد بود.

حال به سناریو دوم نگاه کنید: تجربه و دانش.

اینکه دانش خود را با دنیا به اشتراک بگذارید، بسیار عالی است. با این حال، اگر حوزه تخصصی و تجربیات شما عاری از شور، اشتیاق و کنجکاوی باشد، هدفتان هرگز محقق نخواهد شد.  برای دستیابی به موفقیت های خاص و بزرگ، راه حل ساده و مشترک است، اما زمان می برد. اگر علاقه زیادی به ایده بزرگ خود نداشته باشید، یک روز بیدار شده و متوجه می شوید که دیگر از کاری که انجام می دهید، لذت نمی برید. بدیهی است که در چنین شرایطی، کار خود را ترک خواهید کرد. همچنین، در هر حوزه ای رقیبانی خواهید داشت که به حوزه انتخابی شما علاقه بیشتری دارند. آنها با صرف زمان و انرژی بیشتر، برنده این میدان خواهند بود.

همانطور که مشخص است، در هر دو سناریو معرفی شده در بالا، نقص های زیادی وجود دارد. حال بیاییم درباره‌ی سناریوی نهایی صحبت کنیم. در این بخش است که شما هم شوق و هم تجربه کافی را برای ایده‌ بزرگ خود دارید. ایده اصلی واقعاً شما را هیجان زده می کند و یک ارزش یا راه حل واقعی را برای جهان فراهم می کند. پس این ایده بزرگ شماست. حال زمان آن فرا رسیده است که برای پیدا کردن ایده اصلی خود تمرینی را انجام دهید. در آن صورت می توانید قلمرو حرکتی تان را به خوبی مشخص کنید.

قلمرو موفقیت شما کجاست؟

برای این تمرین، شما نیاز به یک قطعه کاغذ دارید. با کمک یک خط، کاغذ را به دو بخش تقسیم کنید و در سمت چپ کلمه شور و در سمت راست کلمه تخصص را بنویسید. یک تایمر را به مدت پنج دقیقه تنظیم کرده و دکمه شروع را فشار دهید. در این پنج دقیقه، هر کاری که انجام آن در شما شور و اشتیاق را زنده می کند را یادداشت کنید. چه چیزی شما را هیجان زده می کند؟ در دوران کودکی یا نوجوانی به چه کاری علاقه مند بودید؟ اگر برنامه یک روز کاری شما کاملا خالی باشد و مسئولیتی نداشته باشید، چه کاری را انجام می دهید؟ هر آنچه که به ذهنتان می آید را بنویسید. سپس به سراغ ستون سمت راست جدول بروید. بار دیگر 5 دقیقه زمان گرفته و دکمه‌ی شروع را فشار دهید. 5 دقیقه دوم از وقت خود را برای لیست کردن کارهایی که در آن تخصص دارید صرف کنید.

شما می توانید برای راحتی، به پرسش های زیر فکر کنید:

• چه مهارت هایی کسب کرده اید؟
• در چه کاری خوب هستید؟
• طی این سالها چه تجربه ای کسب کرده اید؟
• از خانواده و دوستان خود بپرسید که آنها چگونه به این سوال ها پاسخ می دهند: [نام شما] چه کاری را خوب انجام می دهد؟ (ممکن است از نظر دیگران نسبت به توانمندی های خود، شوکه شوید).

پس از تکمیل این دو ستون، زمان آن است که شما نقاط مشترک میان اشتیاق و تخصص خود را تشخیص دهید. موارد موجود در ستون اشتیاق را با رسم فلش به مهارت های خود وصل کنید. این اتصالات منطقه مجاز حرکت شما هستند. در این مناطق، شما می توانید ایده های بزرگ و مهم خود را پیدا کنید.

موفق شو معتقد است که ما در جهانی با فرصت های بی شمار زندگی می کنیم و اطلاعات لازم، در زیر نوک انگشتان ما قرار دارند. شور و اشتیاق، به همراه فرصت به وجود می‌آید و با داشتن اطلاعات قدرت به دست می آوریم. امروز زمانی است که برای دستیابی به موفقیت، حرکت خود را شروع می کنیم. مسیر مشترک به سمت موقعیت های خاص و خارق العاده، نمی تواند موفقیت یک شبه را برایتان به ارمغان بیاورد؛ اما در طول این مسیر، شما می توانید آزادی و تحقق مالی خود را با کمک ایده بزرگ و خاص خود، ممکن کنید.